_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

گِردالی ِ من !بهترینی در نگاهم ... من لاغر و باریک،خوش اندام هم تو...!

هوالمحبوب:

"عکس این پست میشود چشمانت

 وقتی با اخم نگاهم میکنی 

و

 با درد برای هزارمین بار عاشقت میشوم..."

من سرکشــــــم پیش شما،آرام هم من...

تو باده ی ناب منی و جـــــــام هم من...

از بس یکی هستیـــــم ،میبینم کنارت...

گاهی تو هستی چون "..."،"الهام" هم من...!

حاضر بودم تمام زندگی ام را بدهم تا وقتی در را باز میکردی و آن ها را میدیدی و هزار فکر در هم برهم توی سر و صورت و کله ات نقش می بست نگاهت میکردم.

حاضر بودم تمام کلافگی و بدقلقی ات را به جان بخرم و بنشینم  روبرویت تا در را باز کنی و چشمت بیفتد به آن چند جفت چشم.بی قرار دیدنت بودم با اینکه چند دقیقه بیشتر نبود از من دور شده بودی و نگرانه نگران شدنت که توی گوشَت بعد از آن چند بوق ممتد گفتم که نگران نباش،هیچکس به شصتش هم نیست!

من خنده هایت را می پرستیدم "اوی ِ بی نظیرم"! من قدر شناسی ات را که از چشمهایت به سمتم سرازیر میشد را به جان میخریدم و میترسیدم نگاهت کنم که نگاهم لو بدهد عاشق و دلباخته ی این جمع کیست.

من سرک کشیدنت را کنار صورتم موقع نقش بستن توی قاب دوربین می مردم از ذوق بدون اینکه کسی بداند چرا کنارم قامت برافراشته ای و بیشتر از پیش عاشقت میشدم گردالی ه دوست داشتنی ام!

من مهره ها را درست نچیده بودم و لعنت به حساسیت زنانگی ام که کار دستم داد و ابله ترین و حسودترینشان جام عسل را زهر کرد در کامت و لعنت به من که باعث و بانی تمام اخم ها و حرص خوردنهایت  بودم.

لعنت به من که دلم میخواست میان آن روشنایی که صورتت لبخند بود و اضطراب و لبخندهایت تلخ و بریده بریده،غرق بوسه ات کنم و شمع ها را یکی یکی فوت کنم و دستت را بگیرم و هی تابت بدهم و تو هی خجالت بکشی و من مجبورت کنم با آهنگ نرم و ملایم فضا آرام تکان بخوری تا ادعا کنیم رقصیده ایم ولی گند زدم و نمیدانستم چه دارد ریز ریز ، زیر پوست آن پنجشنبه سرم می آید...

لعنت به تمام آن ها که شعورشان اندازه ی فندق هم نبود.همان ها که تا خرتناقشان مدیون و مرهونت بودند و بلد نبودند مهربان بودن را.لعنت به من که جسارت اینقدر گستاخ بودن را به آن ها داده بودم.لعنت به من که میپرستیدمت و آیین بندگی و پرستیدن نمیدانستم و لعنت به آن ها که حرمت امامزاده شان را زیر پا گذاشتند و حق به جانب شدند!

میان آن همه بغض و لبخند درست به فاصله ی چند سانتی متری ات برایت شعر شدم و نشاندمش گوشه ی خاطراتم وقتی سال ها بود شعر شدن نمیدانستم...

به رسم همان شعری که برایم روز تولدم نوشته بودی "من سرکشم پیش شما آرام هم من..."
به رسم همان شعر بود که برایت نوشتم :"تو سرکشی پیش من و آرام هم تو...".داشتم برایت می مردم که نوشتم :"شاعر منم،تو شعر،سجع و استعاره" و نفسم به شماره افتاده بود از این همه عشق که "تشخیص من،تصدیر تو، ایهام هم تو..."

تو و پریسا و نرگس و همه ی دنیا هم ردیف شوید و بگویید قصه های عاشقانه و آخر و عاقبت و جملات و کلماتش هی توی تاریخ تکرار میشود و منحصر به من نیست،قبول نمیکنم کسی یک هزارم من عاشق باشد وقتی اینقدر عاشقانه نفست میکشم و جان میکنم تا از غرق شدن در نگاهت نمیرم...

"اوی ِ بینظیرم"! تولدت....بغض نکن دردت به جانم!

خودت میدانی هاله ی حلقه زده در چشمهایت سه روز تمام مرا عزادار کرد  و انگشت نمای خلق ،بس که به یاد اوردنش مرامی کشت.

من جبران میکنم عزیز دلم.من از خدا برای جبران کردنش عمر طولانی خواسته ام و برای کنار تو نبودن،مرگ!

اوی بی نظیرم! تولدت.... آخ... تولدت... آخ که درد کاش مرا می کشت...

تولدت هزار بار مبارک...هزار بار...اندازه ی ذره ذره و پیکسل پیکسل دوست داشتنم که اندازه ندارد...


نظرات 6 + ارسال نظر
ساغر 1395/04/30 ساعت 19:54

قایم شو زیر بغض پتویم
بگذار تا که راست بگویم
آن روزهای خوب که گفتم
یک ذره احتمال ندارد ...


کدوم معجزه؟ کدوم خوشبخی بادآورده؟

من به معجزه ایمان دارم ساغر...
ایمان دارم...

فاطمه 1395/05/02 ساعت 10:59

یک روز برمیگردی اما ... حیف خیلی دیر ...

من تا اون روز منتظرم...
حتی اگه نفس آخرم باشه...

گیسو 1395/05/02 ساعت 14:45


سلام الی جان خوبی؟
منتظرم نوشته های خوب و قشنگتوو بخونم
......
کی اشکاتو پاک می کنه شبا که غصه داری
دست رو موهات کی می کشه وقتی منو نداری
شونه ی کی مرهم هق هقت می شه دوباره
از کی بهونه می گیری شبای بی ستاره


امیدوارم همیشه دلت شاد باشه به دور از هر غم و غصه خانومی .

ممنون گیسوی مهربون...

sepanta 1395/05/03 ساعت 00:50


حالا این که تا الان چند صد بار اومدیم و دیدیم که هنوز خبری نیست از اون "یک عالمه خوبی"، به کنار...!
از این به بعد باید تا کی منتظر بمونیم الی خانوم مهربون؟!
تلگرامتون رو چیکار کردین آخه!؟ همین که گاهی میدیدم که آنلاین هستین یا بودین و رفتین خرسند میشدم که هستید و حالتون حتماً خوبه

تا اطلاع ثانوی تلگرام مسدود می باشد...:)

ممنون که اینقدر خوبید آقا

sepanta 1395/05/10 ساعت 07:07

niloofariam 1395/05/11 ساعت 18:40 http://maloosak.69.mu

سلامی به شیرینی دلتون میشه خواهش کنم به سایت ما هم سر بزنید واقعا دمتون گرررررم مرسیییییییی از لطفتون
98651

ممنون .حتمن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد