هوالمحبوب:
بعضی وقتا بعضی اتفاقها من رو یاد بعضی آدمهای زندگیم میندازه.حتی اگه عمره بودنه اون آدم تو زندگیم به اندازه ی یک ساعت باشه.حرفه اینکه دوستی مثل زمین سیمانیه و وقتی بمونی توش فرو میری و وقتی رفتی جات تا ابد روی زمین می مونه واین جور جمله های عاشقانه ،عارفانه شاعرانه ها نه ها!
نه!
آدمای زندگیم جدا از من نیستند،جزوی از زندگی اند ومن هم لحظه لحظه زندگیم رو حتی اگه مملو از درد باشه دوست دارم ودلم براش تنگ میشه!حتی برای روزایی که توش رو به دق بودم.
روزها می ره ومیاد وتو باید منتظر بمونی که روزی برسه که خاطره ی اون آدم یا اتفاق رو بدون بغض تعریف کنی.اون موقع است که راس راسی از داشتنه اون آدم توی زندگیت احساس شعف وذوق میکنی.
اون موقع است که به قول روباه شازده کوچولو رنگ گندمزارها واست معنا پیدا میکنه وتو رو یاد دوستی میندازه که با یاد آوریش هی لبخند میزنی وهمچین سر کیف میشی ....
اون آخرش همیشه واسه من همینطوره ،فقط گاهی یه خورده طووول میکشه....
هوی!الــــــــــــــــی کجایی؟؟؟
یاده یه خاطره ی قشنگ وبامزه افتادم
انگار یکی از همین شبای اردیبهشت بود...
"آریو"،یکی از همین آدمایی که خیلی چیزا را میفهمند، یه جمله باحال گفت:
There are 10 kinds of people in the world
Those who understand binary
and those who don't!
منم لبخند زدم وگفتم :
There are 2 kinds of people in the world
me
and others
پـــ . نـــ :
1.حالا مثلا که چی؟!هااااااان؟!
همینه که هست!
جمله آریو قشنگ بود
حاضر جوابی تو بیشتر
راستی چرا خودت را از بقیه جدا میدونی؟
یعنی میخوای بگی من از بقیه جدا نیستم؟
یعنی من با همه م؟
یا همه با منن؟
یا همه الی ان؟
یا الی همه س؟
یا آیا این یا آیا اووون؟