_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

گرچه یــاران فارغند از یاد مــن...از مـن ایشان را هزاران یاد باد

هوالمــحبوب:


What a long face!


Calculator...


بعضی جمله ها و کلمه ها را اگه هزار دفعه هم بشنوی و تکرار کنی و درس بدی و روی وایت برد بنویسی و از رووووش هزار دفعه بنویسی ،وقتی باز دوباره میبینیش ،زل میزنی بهش چند ثانیه و بعد یه لبخندی که فقط خودت معنیش را میدونی پهن میشه روی صورتت و همینطور که داری درس میدی و مینویسی و کنترل میکنی مروور میکنی تمومه خاطره ی اون کلمه و جمله را....

امروز هم وقتی خانم "ب" ازم خواست روی تخته بنویسم همینطور شدم....!

تا بلند شدم سرم گیج رفت!فکر نکنی سوسول شدم ها! نـــُچ!بذار به حساب مثلا گرما یا مثلا خستگی یا مثلا هرچیزه دم دستی که به ذهنت میرسه! من هنوز مــَردم! فقط تازگی ها زیاد غر میزنم ! و گرنه هنوز همونم که میگفتی فقط یه سبیل کم داره!

سرم را تکیه دادم به وایت برد و همینطور که یادم نیست چی داشتم میگفتم ،به خودم فرصت دادم نفس تازه کنم و همینطور  سرپا خودم را جمع و جور کنم تا بدون کمک راحت بایستم....

روی تخته وایت برد نوشتم :What a long face!

درشت و با رنگ سبز و شروع کردم جملات انگلیسی را تند تند و با هنرمندی  پشت هم ردیف کردن و زبونم را هی توی دهانم چرخوندن تا به قشنگترین حالت ممکن شنیده بشه و زمانی که بچه ها داشتند با لبخند و بی لبخند و تند تند توضیحش را مینوشتند من داشتم تمام شیرینی و بغض این یـــک جمـــله را مزه مزه میکردم....

خداراشکر....

خداراشکر برای تمام روزهایی که گذشت و میگذره و قراره بگذره....

من هر موقع میخونم :what a long face یا Calculator نمیتونم غرق نشم و لبخند نزنم و بغض نکنم....

دست خودم نیست!

گاهی حس میکنم باید  قاب کنم این دو تا را و بزنم سر در اتاق دلم تا تمام دنیا عاشقش بشند...

ببینمت !بالاخره یاد گرفتی بگی calculator  یا هنوز هم غلط تلفظ میکنی تا من با خجالت و بی خجالت بلند بلند بخندم و بگم جون خودت یه بار دیگه تکرار کن ،قول میدم نخندم! و تو باز عصبی خنده  و خجالت و شیطنت را با هم قاطی کنی و دوباره محکم و رسا بگی کـَلــکـــولـاتــور ؟! و من باز نتونم جلوی خودم را بگیرم و پخش بشم روی زمین از خنده و تو بگی مــــــررررگــــ!!!