_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

بــا شـــــع ــرهای خســـته ی مـــــن در تضــــاد بـــــاش...

هـــوالمحبوب:


صبــح شــد شــعـر تو خـــواندم دلـــم از شــوق شکـــفت

تــو کــه ای ؟؟ساحــــره یا شاعــر اشــعـــــاری مــُفــت؟!!


شاه بیت غــــزلـــی ،مطـــلــع اشـــعار قـــشنــــگـــ

تو همــانی که ز سِحـــر سخنــش نیـمـــــا خـــُفــت!


هــر کــســی شـــعر تو خوانــَـد همــــه مــدهــوش شــود

کایــــن چه شـــعــریست کــه " آقـــای فــُلـان " از خود گفت؟!


از کــلـام خــَـفـَنـَت شــعر به گـــِـل مــــــی مـــــانــــد!!

آفــــــرین بر تــو و اشـــعـــــار تــــو ،غــــم از دل رُفــــت...


" الــــی...دختـری که شع ـــر شد ... "

"آبان هزار و سیصد و چند!"       

الــــی نــوشت :

یکـ)دخـتـری که شع ــر شـد را از اینـجا گـوش بدید >>> تـــــــقــصـیــر از پــــدر بـــــود...

دو )غــدیــــر مبـــارکــــ...

سـهـ) سیزدهـ را دوست دارم...همیشه برایم شگــون داشته...!

هـرشب بیـــــــا و بــــــا غـــــزلـــــی تـــــازه تـــر بـــــرقــــص
بــا شـــــع ــرهای خســـته ی مـــــن در تضــــاد بـــــاش
...
 ز.ش

نظرات 50 + ارسال نظر

خب در حال حاضر اسپیکر ندارم گوش بگیرمت .
بعدهم این ک عید تویم مبارک
بعدهم این ک کتونی هاشو :)

وای لیلی....
تو نگاه که میکنی انگار داری گوش میدی....
با نگاه کردنت میشنوی
میفهمی
حرف میزنی...
برای من سنبل تمام زنانگی هایی لیلی...
بعد هم عید خودتون هم حتی...
بعد هم با اینها ماجراها داشتیم و داریم گویا....

بابکشون 1391/08/13 ساعت 13:48

درود بر الی عزیز

هر شب بیا و با غزلی، تازه‌تر برقص
هر شب بیا و با غزلی تازه‌تر، برقص
در هر دو صورت رقصش را هستیم.

خوب این دو صورت که دقیقن هر دو یک صورتند که!


من واژگون ...من واژگون... من واژگون رقصیده ام
من بی سر و بی دست پا در خواب خون رقصیده ام...


اینم هستید آیا ...؟


علیک درود با بکشـــون...

چه شعر به شما می آید الی نازنین..پدنیا دنیا مهر در مهربانیتان هست....سپاس برای همه مهربانیتان...

و چه باران به شـــما بانـــو....

شرمنده کردید بانـــو....

پیشکش به باران عزیــز ...

نوش روان خانووووووم....

سلام ممنون از وبلاگ خوبتون من شما رو لینک کردم شما هم منو با اسم کلبه تنهایی دانشجویی لینک کن بهم سربزنن

مرسی دانشجو....
مگه کلبه دانشجویی تنها میشه؟
آذین ببندین میرسیم خدمتتون...

نگار 1391/08/13 ساعت 17:52 http://meyalood.mihanblog.com

اون وخ شاعر این شعر کی بیده؟؟؟
اتفاقا من 13 ها بدم میاد کلا حس بدی بهم میدن!

الی رشته ات ادبیاتی چیزیه؟؟ چقدر شعر بلدی تو دختر! می خواستم شروع کنم هر شب یه شعر حفظ کنم محفوظات شعری بره بالو(البته شعر هم خعلی دوس دارم) بعد هنوز تو غزل اول حافظ دست و پا می زنم!!
عید شمام مبااااااارک

گویا روایت هست که شا عرش الــی می باشد
البته در زمانی که شع ـر تشریف دارند...

ادبیاتی نیستیم اما ادبیات را دوس داریم
کلا یه جورایی بین خودمون سه تا بمونه...
عاشقشون تشریف داریم

چه خوب که کسی هست که سیزده را دوست دارد.من هم عاشق سیزده ها هستم.سیزده به من زندگی داد...

سیزده شگون داره
درست مثل سیزده به در
درست مثل میز شماره سیزده
درست مثل .....

خوشمان آمد خانوم الی
کایــــن چه شـــعــریست کــه " آقـــای فــُلـان " از خود گفت؟!
بیشتر هم از این مصرع
عید بر شما هم مبارک...
راسسی خوب شعر میشوی

فک کنم من هم از این مصرعش خوشم میاد
.
.
عید شما هم که رفت حتی....

گاهی چنان بدم که مبادا ببینیم....

ولی خوب،امروز صبح یهو شع ـر شدیم....
خوب شدیم....

من صورتی رو ب بنفش ترجیح میدم
و ی جفت کفش دارم عین کفشای عکست،فقط طوسی

و من از بنفش بدم میاد....

یه جفت کفش طوسی داریم
درست زیر چوب لباسی قایمش کردیم که محکوم به توی سطل آشغال افتادن نشه...
با من خیلی راه اومده
آخرش نباید اینقدر تلخ باشه....

eli 1391/08/13 ساعت 21:35 http://eli1234.blogfa.com/

زندگی حکمت اوست چند برگی را تو ورق خواهی زد
ما بقی را قسمت قسمتت شادی باد.

فعلا که همه ش را اون داره ورق میزنه
ما فقط قیافه میگیریم الی ...

و قسمت شما بیشتر....

دلخون 1391/08/13 ساعت 23:08

سلام افرین و احسنت
خیلی زیبا بود شعر
موفق و سربلند باشید

دلم خووووووونه
دلم خووووووووووووووونه
کسی حالمو جز خدا نمیدوووووووووووووووووووووووووووونه...
.
.
تا اسمت را دیدم فقط شهرام شکوهی اومد تو ذهنم....
.
.
زیبا شنیدید

ermia 1391/08/14 ساعت 09:18

سلام
شعرت خیلی قشنگ بود.فقط کاش یکم بیشتر بود.عباراتت تلفیق سنت و مدرنیته است.جالبه.مرسی

به چه خوب آمدی صفا کردی
چه عجب شد که یاد ما کردی....

قلم پا به اختیار تو بود
یا ز سهول القلم خطا کردی..؟؟!
.
.
ممنون....

شعرایم همه طولانی و زشت
چه کنم دست خودم نیست چنین

ای خدا شاعر و پروینم کن
یا که بردار من از روی زمین...

علیک ارمیای پگاهمون


عیدبهانه است برای لبخند
لبخندهایمان مبارک [لبخند][گل]
--------------------------
تقویت کننده های اعصاب درگفتارهای معصومین :
مویز
روغن زیتون بابو
پیاز
==========
داروهای اعصاب قاتل قلب اند

با تشکـــر...

زیتون خان قربون دستت ببین توی بقچه تون چیزی برای درمون ه انتظار دارید؟

بدجور داره میکشتمون....

سلام الی جون خوش صدا .خوبی؟ سیزده و شگون؟ شوخی نکن

تمومه شگونه اعداد به همین سیزدهه...

خوبی خانوم معلم؟

سلام
سپاس
میام و تا آخر می خونم

و من تا آخـــــر می مونم....

ممنون آق علـــی...

صدای آرامشبخشی داری
قبلا تر ها گفته بودم. درسته؟

و هر بار میشنوم انگار اولین بارمه
انگار که تا حالا این جمله را از هیچ کسی نشنیدم
انگار که ...

ممنون آقاااااا
شما همیشه به الی لطف دارید....

Behnam 1391/08/14 ساعت 10:53

ایول داریا

یکم خودتو تحویل بیگیر الی

جالب بود!!!

آق بهنام خوبی؟؟؟؟؟؟؟
زنده ای؟
فکر کردم محمود خانتون حسابتون را رسیدن ها!


کلا ما در حال تحویل گرفتن خودمونیم
سر خود معطلی میباره از سر و رووومووون

جالبی از خودتونه....

گلاره 1391/08/14 ساعت 11:06 http://g-elareh.blogfa.com

شعرها را بده دست باد .. روی گونه های مان بوسه شوند .. : )

رفــتــم کـنــارش ، صـحـبتـم یـادم نـیـامــد!!

پـرسـیـد: شعـرت را نمی خـوانی؟ دلم رفت

مـثـل مـعــلـم هـا بـه ذوقـــم آفـریـن گــفـت

مــانـنــد یـک طــفــل دبـسـتــانـی دلـم رفت....

دلم رفت گلارهـ...
بوسه هایی در بــــاد....:/

کامنت من کو؟

الی جان من هم به تنها چیزی که حسادت می کنم خط خوشه ..

به جان بچه م من برش نداشتم
ایناهاش!


خط خوش و تک تک حروف من را فقط به بغض دعوت میکنه
بغضی ذوق آلود....

سامان 1391/08/14 ساعت 11:50

میس راوی 1391/08/14 ساعت 12:49

حالا ک شعر شدی الــــــــی ب پروین هم می رسی روزی
:)

وَ شع ـر شد
و رقص شد
و تنتن تن تنانه...
و درد شد
و شع ــر شد
و رقص شد ... وَ تَتَن تَن تَنــانه حرکت کرد –
.

وَ تن، تنت، که وطن شد غزل مطنطن شد !

وَ رقص شد ... وَ تَتَن تَن تَنــانه حرکت کرد –
.
.
پروین هم میرسیم میس راوی جـــــان آبــــــی...:)

نسرین.شب نوشته ها 1391/08/14 ساعت 12:54

الی نازنین
شعر زیبایی بود اصلا همه شعرها زیبایند شعر آه دل سوخته س دل سوخته که بد نمیشودزندگی پیچیده نیست کمی مهربانی خرجش کنی میبینی چقدر ساده میشود
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
الی خوب است.
ممنون از تو..
من دخترکان زیادی دارم
دختر داشتن خوب است
نمیگویم همه را به یک اندازه دوست میدارم اما غم همه را به یک اندازه میخورم

درد یک مامان را فقط یه مامان میفهمه
من هم مامانم نسرین
مامان تمام آدمهای زندگی ام....
دختر داشتن خوبست
دختر داشتن درد است
وقتی که اشک توی چشمهاش میدوه میخواهی که بمیری...
مامان بودن سخته
دختر داشتن سخته
و پسر داشتن....
وای که پسر داشتن هم....

نسرین
نسرین...
نسرین....
الی خوب بود....
شع ــر شد
تمام شد....
حالا تن میدهد به باد و بوسه میشود روی گونه ها
گلاره گفت...

باغ ما مزرعه ی هرزه ترین زمزمه بود
مفتکی هم نمی ارزید بهار من و تو

این بیت رو شدید پسندیدم
ممنون از حضورت الی...

این شعر فوق العاده ایه...
با صدای زهرا دختر پاییز شنیدنش معرکه ست
دخترم ماااه میخونه
البته خودم هم فایل الی خونش را دارم که وقتی عصبانی ام گوشش میدم


مفتکی هم نمی ارزید بهار من و تو....

خوشحالم مورد قبول واقع شد آقاااااااااااااااااااااااا

عمورضا 1391/08/14 ساعت 13:47

سلام الی جان
خوبی ؟ خوبم
تازه امروز اومدم
بابت کادوی تولدم سپاس گذارم قشنگ بود
ببخش که نبودم به نت درسترسی نداشتم

تولدت مبارک عمـــــــووووو....

مبارکا باشه....

خواهش میکنیم

یور ولکام...

خوبم...من کلا دختره خوبی ام عمو....

شوخ شب 1391/08/14 ساعت 13:50 http://shokhi.blogsky.com

( ای که به لطف و دلبری از دو جهان زیاده ای
ای که چو آفتاب و مَه دست کرم گشاده ای

صبح که آفتاب خود، سر نزده است از زمین
جام جهان نمای را بر کف جان نهاده ای)
.
.
.
رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست...


گفتن آن سیزده هم تکرارِ مکررات بود گویی!

تکرار مکرراتم آرزوست، تا یادم نرود....

و من همچنان واژگون رقصیدن را ترجیح میدهم

البته در میانه ی میدان....

علی 1391/08/14 ساعت 13:52 http://saba1359.blogsky.com/

سلام دوست گرامی
ممنون از کامنتی که گذاشتی ...
شعر زیبایی بود ...
دیگه نمیدونم که باید چی بگم برای همین خدا حافظی میکنم
شاد باشی و سلامت

باتشکـــــر....

ermia 1391/08/14 ساعت 14:01

حالا چرا برت داره از روی زمین.به جاش دعا کن یا شعرات طولانی تر شه یا شعرات طولانی تر شه!!!
ممنون از خیر مقدمت

شعرهایم اگرچه کوتاه است
هر هجایش پر از غم و آه است

چاره ای نیست ،خوب شده دیگر
توبه از شع ـر بهترین راه است....


باتشکر ارمیا....

بابکشون 1391/08/14 ساعت 14:48

حالت سوم شما را هم هستیم.
ولی
اون دو حالت فرق میکنه. بستگی به جایی داره که ویرگول گذاشتم.

رووم سیاه بابکشون....
الان که دقت کردم دیدم حق با شماست

هر شب بیا و با غزلی تازه تر ،برقـــص....
هر شب بیا و با غزلی،تازه تر برقـــص....

باتشکر

بهمن 1391/08/14 ساعت 14:56 http://starnorth.blogfa.com

من غریبستانیم
امتداد لحظه ای بارانیم
شهر من آن سو تر از پرواز هاست
در حریم آبی افسانه هاست
شهر من بوی تغزل می دهد
هر که می آید به او گل می دهد
دشتهای سبزوسعتهای ناب
نسترن نسرین شقایق آفتاب
باز این اطراف حالم را گرفت
لحظه پرواز بالم را گرفت
می روم آن سو تورا پیدا کنم
در دل آیینه جایی وا کنم


اهل هیچستانم

گاه گاهی که دلم میگیرد

با خودم زمزمه ی شعر تری را دارم که زمانی سهراب

شاید از قله غم شاید از اوج سکوت شاید از زندگی تلخ کبوتر گفته

گاه گاهی که دلم میگیرد

پرده آبی بالای سرم پشت چشمان ترم می میرد

با خودم میگویم

چه اهمیت دارد گاه اگر میرویند قارچهای غربت

چه اهمیت دارد

مردن یک احساس

ترس لرزیدن برگی از باد

یا صدای ترک قلب من از تنهایی

زهرا دختر پاییز 1391/08/14 ساعت 16:13

الیییییییییییییییییییییییییییییییییییی

چون صدام خوبه صدات زدم

حدس بزن چی شده؟؟؟ عمرا بتونی حدس بزنییییییی

خوشحالممممممممممممممممممم
...............................
................................................
دعا کن الی ... هم خوشحالم هم دلشوره دارم

مث اینکه اوس کریم داره عنایت می کنه .... امیدوارم آرزوهای همه بر آورده بشه این روند حاجت روایی وپیشرفت مام روند رو به رشدو سریعتری داشته باشه
ازش بی نهایت ممنونمممممممممم

ببین شیرینی میرینی نخوایا آه در بساط ندارم

خدایا اااااااااااااااااااااااااا شکرت....

هم خوشحالی طبیعیه هم دلشوره...
خدا هنوز زنده ست دختر
و من چقدر این روزا خبرای خوب میشنوم
خوش به حالم...
:)
تا اطلاع ثانوی مشترک مورد نظر خاموش میباشد و گرنه همین الان زنگ میزدم یه کــِــل حسابی برات میکشیدم


با این نه نه من غریبم بازی اندر مباحث بی پولی نمیتونی از زیر شیرینی دادن در بری
وام بگیر قرض کن....اون پول کامپیوترت را بده یخده شیرینی بسون برا بــِــچــا!

خوب الی حالا باید یه نام مستعار واسه خودت انتخاب کنی الی که نشد نام مستعار واسه یه شاعر دِ خب!
ینی بلائی که سر اسم نظردهی من درآوردی رو می خوام سرت در بیارم :دییییی
بعد هی می خوام بیام وبلاگ اصفهانی ت وقت نمی شه...
نمیشه هم که همین جوری اومد باید یه دسته گلی شیرینی ای چیزی بیاریم... :)

الــی ...دختری که شع ـر شد...
اسم مستعار میخوام چی کار
اسم خودم به این خوبی
چشه مگه!
با هیشکی هم قاطی نمیشه
به قول آق کاوه :"الی ... با همون سه نقطه آخرش!"

آخ جون دسته گل!
دسته گل نمیخواد مادر!
دسته گل را که نمیشه خورد!
شیرینی باشه بهتره
ترجیحا شیرینی تر...از این نارنجکی ها ها!

آرشید 1391/08/14 ساعت 18:32 http://arshid.blogsky.com/

سلام
غزل زبیایی بود . با تصویری زیبا تر .
بی نهایت سپاس .

باتشکــــر...

وبلاگ نو رسیده مبارک...

تبریک میگم شعر شدنت رو !
اما من :

غزلی بیخ واژه های من میجبند
به سخن ره نمیبرد نمیرقصد

غزلی حاکی از لبان پر خونت
که به آوار گریه های من میخندد

شاید غزل هوای دلم را عوض کند...
شاید رها شوم کمی از این ملودرام...

الی نمیشه آهنگ وبلاگت رو عوض کنی ؟
من میمیرم وقتی میام اینجا :(

میشه
چرا نشه؟
گاهی که میمیرم
درست مثل تو
اول صفحه را باز میکنم
بعد به طرفة العینی میپرم اون پایین صدای بارون را قطع میکنم
تا نمیرم
تا بیشتر از این نمیرم...
و بعد یواشکی
یواشکیه یواشکی دلم میخواد بمیرم
و بارون بشم
و بارون میاد
و باز صداش میپیچه....

آسم 1391/08/14 ساعت 22:04 http://asem935.blogfa.com

بگذار س ـ ک ـ و ـ ت قانون زندگی من باشد... وقتی واژه ها درد را نمی فهمند.

س - ک - و - ت بد قانونیه ها...
از اوناست که وقتی استفاده میکنند معنیه خــِرَد میده
و
وقتی استفاده میکنی معنی دروغ ها!
واژه ها مقدسند
همه چیز را میفهمند
حتی درد را
حتی مرگ را...
حتی....

سلام . عیدت پساپس مبارک :)
منم ب نحسی سیزده اعتقاد ندارم این حرفا چیه باو؟؟
اصن سیزده سالگی یکی از باحال ترین سالای عمرم بود .

و من چقدر دوست ندارم به سیزده سالگی برگردم
من توی سیزده سالگی سیصد ساله شدم!
هزار ساله!
صد هزار ساله....

و من هنوز سیزده را دوست دارم...
با تمام دردهاش برایم شگون داشته....

عید تو هم بهار دبیرستانی....

رضا 1391/08/14 ساعت 22:34 http://sarabesakhtegi.blogfa.com

سلام
الی الی
صدام خوبه به نظرت؟؟؟
بام صدات کنم؟؟؟؟؟؟

صدا کن مرا!
صدای تو خوبست....

mamad 1391/08/15 ساعت 00:14

می‌کشم تهمت سجادهء تزویر از خلق
گرچه فرسوده شد از بار سبو دوش مرا

بــحـر را کـرد نـهـان در تـه سـرپــوش حـبــاب
آن کـه زد مـهـر ادب بــر لـب خـامـوش مـرا

قـدرم این بـس کـه ز خـاطـر نـروم پـش نـظـر
من کـه بـاشـم کـه نسـازند فـراموش مرا؟...

mamad 1391/08/15 ساعت 00:16

گر بدانی چه قدر تشنهء دیدار توام
خواهی آمد عرق‌آلود به آغوش مرا!

تـا درین بـاغ چـو گل چـشـم گـشـودم صـائب
مـی رود عــمـر بــه خــمـیـازه آغــوش مـرا...

با حال بود الی عزیز.

ا . . . این بلاگ اسکای چرا گل نداره میخواستم برات گل بزارم ها .
فکر کنم خودش فهمیده کسایی که میان برات نظر میزارن خودشون گلن حتما

ممنون
حتما همین طوره....

متانت 1391/08/15 ساعت 05:58

بعضی ها حرف خوب میزنند

اما..........

بعضی هاخوب حرف مزنند

دختر شیرین...زیبا چون همیشه

بعضی ها خوب درد میکشند
بعضیها درد خوب میکشند
و بعضی ها....

دختر متین ممنون مثل همیشه...

سلام
من یه کم زیاد و شدید خنگم
متوجه سوالتون نشدم
به هر حال ممنون از حضورت دخترٍ شاعر

خواهش میشود آقاااا.....
شاعر نیستم
شع ـرم...

میرسیم خدمتتون مفصل توضیح میدیم

چشمان تو سپیدترین شعر دنیاست...

من خیلی از شعر و شاعری سر در نمیارم !
اما خوشحالم که سیزده برات شگون داره !
عید شما با تاخیرات فراوان مبارک !!
عید من هم که سیدم مبارک !!

غدیر همیشه من را یاد عیدی میندازه که عید سید هاست...


غدیر بود که مامان حاجی رفت
غدیر بود که "او" هم....

خوشحالم خوشحالـــی یه مقدار از ما ....

مبارکا باشهـ....

sahar 1391/08/15 ساعت 09:34 http://sahar-ho.blogfa.com/

مرسی شـــــــعر :))

مرسی سحــــر....

خودم 1391/08/15 ساعت 09:52 http://raha70sh.blogfa.com

بیگانه شده ام
این روزها
با خودم
منتظر قید نباش
این بار خودم
خودش را مخاطب قرار داده...

شاید به حکم جاذبه شاید به جرم عشق

در عمق چشـــم های تو حبس ابد شدم

شاعر شدم! همان که تو را خوب می سرود

مثل کسی کـه مثل خودش می شود شدم...

ماریا 1391/08/15 ساعت 11:28 http://paeeze1363.blogfa.com

سلام الی جونم
ممنونم از کامنتهای انرژی بخشت
دوستت دارم آبجی

احوالتون خانوم دکتر...؟؟؟

یورولکام بانووووو.....

نرگس 1391/08/15 ساعت 12:59 http://kho0namo0n.bloogfa.com

برای من و وبلاگم یه تفاقی افتاده به کمک و همفکریتون احتیاج دارم

عجب....


فحشیست در دلم که شدیدا مودب است
در من تناقضیست که هر روزش از شب است.....

سلام به تو که دختر خوبی هستی...
تورو خدا به خواننده ها و دوستای وبلاگیت اعلام کن که یه مادر خسته و دردمند گوشه تخت افتاده و مریضه مادر شهیدم هست...
ما مادرمون رو از دعای دوستای عاشق میخوایم.کمک ما کنید و همدرد ما بشید
ممنونم آجی جونم

اللهم اشف کل مریض....

خواننده های خوب رو روی سرم میزارم .که می فهمن چی می گن

و من آدمهایی که میفهمند را روی چشمهام هانیکـــو...

الی تو که شاد بودی پس چرا!!!!!!!!!!!!

هنوز هم شادم
ببین دختر


من شادترین دختره دنیام
درست مثل خوب ترین دختره دنیا بودن
:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد