_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

امـــــــا ستـــــاره عــــطر به گــــیســـــو نمیزنـــد...

هوالمحبوب:

عطر بزنید آن هم زیاد!درست لابه لای بافته های چین و واچین موهایتان وقتی که می بافیدش و می اندازید روی شانه ی راست تان!یا وقتی که دم اسبی اش می کنید و یا پریشان روی شانه هایتان و یا حتی وقتی از این کلیپس های گونی سیب زمینی ای امروزی حواله اش میکنید و میچسبانید فرق سرتان!

نه اینکه چون عباس آقایتان سرش را در خرمن موهایتان فرو ببرد و کیف کند و برایتان بخواند:"اما ستاره قلب کسی را نبرده است...اما ستاره عطر به گیسو نمیزند!" که مثلن شما ستاره اید و این حرفها و شما هم خرذوق شوید نه اینجور آن هم بدجووور و عمرن بفهمید اینها همه برای این است که خر شوید و بلند شوید بروید حیاط را آب و جارو کنید تا برسد مثلن به بقیه ی ابیات و احتمالن آخرش هم فنا شود!!

یا امین الله برایتان بخواند :"رسد عطر گیسوانت چو نسیم اگر به کویم...شکفد به گلشن دل گل عشق و آرزویم"و شما بخواهید عطر گیسویتان را درست عینهو "در باز کن" بدهید دست نسیم که دل عباس آقایتان بشکوفد یا مثلن همینعلیرضای افتخاری ِخودمان چه چه بزند برایتان که :"ای باغ بی خزان عطر گیسوی تو...محراب عاشقان طاق ابروی تو "که شما هم زل بزنید به طاق ابرویتان و هی دچار خود خفن پنداری شوید !

نــچ!اگر فکر میکنید بایست برای این قـــِسم اتفاقات پیش پا افتاده(!) و البته نادر عطر حواله ی موهایتان کنید کاملن در اشتباهید آن هم در این دوره زمانه که عباس آقاها و امین الله ها و علیرضا ها عمرن فرق بین بوی عطر دونا کارن و صابون گلنار را لابلای موهایتان متوجه شوند!

همه ی اینها برای این است که شاید وقتی پاهایتان را روی هم انداخته اید و مشغول کتاب خواندن هستید،یک دفعه یک کوچولوی شیطان که همیشه زمین و زمان را برایتان به هم می ریزد و از دستش یک لحظه آسایش ندارید،درست مثل یک بچه گربه ی ملوس از زیر کتاب توی آغوشتان خزید و با همان معصومیت سرش را گذاشت روی سینه تان و بعد با چشمان افسونگرش به چشمهایتان زل زد و گفت :"برا آتته اِسه اووخو!" که یعنی "برای عاطفه قصه بخوان!" و وقتی که مجبور شدید برایش قصه ی همیشگی کدوی قل قلِ زن را مثلن از روی کتاب بخوانید و او هی با گردنبند و یقه ی لباس و بینی و دهن تان بازی کرد و هی انگشت توی بینی و چشمهایتان کرد شاید وقتی نوبت به موهایتان رسید به جای چنگ انداختن و کشیدنشان،بوییدشان و چنان به به ای گفت و سرش را از روی کـِیف تکان داد که دلتان را زیر و رو کرد.اصلن شاید درست مثل گلدختر ِ ما فراموش کرد که پیرزن قصه سالم به منزلش رسید یا گرگ ها آن را در راه خوردند و موهایتان را گرفت و هی به موهای خودش مالید که مثلن بوی خوب موهایتان را بچسباند به موهای خودش و بعد از تلاش مستمرش سرش را آورد نزدیک بینی تان و از شما جدی ترین و مهم ترین سوال زندگی اش را پرسید که :"آتته اَت آلام خوووبه؟!و شما صورتتان را لابه لای موهای کم پشتش فرو کردید و با تمام وجود همه ی عطر معصومیت و شیطنت و بودنش را هل دادید توی ریه هاتان و گفتید :"به به! بعله! آتته که عطر الهام را زده خوووبه!" و تصمیم گرفتید که زین پس همیشه فقط به خاطر او به گیسوان تان عطر بزنید و نه به خاطر هیچ عباس آقا و امین الله و علیرضا و شعر و ترانه ای ...!

به گیسوان تان عطر بزنید،آن هم زیاد!درست لابه لای بافته های چین و واچین موهای تان وقتی که می بافیدش و می اندازید روی شانه ی راست تان!یا وقتی که دم اسبی اش می کنید و یا پریشان روی شانه هایتان و یا حتی وقتی از این کلیپس های گونی سیب زمینی ای امروزی حواله اش میکنید و می چسبانید فرق سرتان!آخر میدانید گل دختــرها بوی عطر را بر گیسوان تان عجیــــب دوست دارند،آنقدر که برای استشمامش تمام شیطنتشان رخت می بازد توی آغوشتان!

نظرات 32 + ارسال نظر

«همه از خدائیم، به سوی خدا میرویم»
کلّ هستی از خداست. آنچه در دنیای توهّمتان می بینید، از ذات احدیّت نشأت گرفته است. آیا چیزی جز خدا و جز از خدا می بینید؟ خدا آنچه هست، آنچه نیست، آنچه خواهد بود و آنچه بوده است، می باشد. خدا تنها حقیقت، تنها زندۀ واقعی، تنها حیات جاودان و تنها شعور حاکم بر هستی است.
جز خدا نیست. هر چه هست، خداست. جز خدا نبینید، جز خدا نپندارید و جز خدا حامی ای نجوئید که او ذات یگانۀ هستی است. تنها حقیقت ماندگار و تنها پدیدۀ جاودان. جز او هر چه هست، همه از اوست. با اوست. در اوست و تنها اوست که هست و غیر او هر چه هست، زندگانی از او می یابد که او وحدت بی منتهاست. (از وبلاگ حدیث آشنا)

خدا خداست :)

تنها 1392/10/30 ساعت 12:28

زیبا بود مرسی

مرسی از شما :)

الی یه عکس از گل دخترتون بذار تا ما هم کیف کنیم دیه :)

پست بعدی که در موردش نوشتم حتمن عکسش رو میذارم :)

خاتون 1392/10/30 ساعت 13:23 http://dordasttt.blogfa.com/

عطر زدن به مو وقتی دلیلش این باشه یعنی یه دنیا ارزش داره :) :*

بلکه بیشتر حتی :)

حال ِ ما بین و مپرس از غم پنهانی ما
بشنو از طره ی خود شرح پریشانی ما..

این طره ی پریشانتون را بگردند :)

سلام
بعد مدتها با چند کار کوتاه
به روزم
[گل]

با تشکر...

گیسو 1392/10/30 ساعت 18:49

سلام الی شیرین زبان

عطر گیسوی تو آمد که خبردار شدم
و تو می آیی و آماده دیدار شدم
آنقدر حلقه ی گیسوی تو را بوییدم
تا که انگشت نمای سر بازار شدم
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
سایه‌ها با رویا، بوی گل‌ها
که بوی گل، ناله مرغ شب تشنگی‌ها بر لب
پنجه‌ها در گیسو، عطر شب‌بو
بزن غلطی اطلسی‌ها را برگ افرا در باغ رویاها
بلبلی می‌خواند سایه‌ای می‌ماند، مست و تنها ...


الی جان وجودت و نوشته های قشنگت عطر آگین می کنه وبلاگتو . .. گل .

این همه شعر عطر و گیسو اونم از گل گیسو :)

تو شعر بخون دیگه احتیاجی به من نیست گل گیسو :)

[ بدون نام ] 1392/10/30 ساعت 19:22

بیا بهhttp://www.amirhosseinjahani.blogfa.com/
تو قسمت نظر دهی شمارت رو بگذار ممنوم عزیزم امیر حسین

شماره ی چی رو دقیقن ؟

رز 1392/10/30 ساعت 20:13 http://nakhonaks.blogfa.com

الهی.......
منم باید به موهام عطر بزنم ولی قبلش یکی تو فامیل باید از این گلدخترای شیرین زبون واسمون بیاره............

والا ما قبل از اینکه برامون گل دختر بیارند به موهامون عطر میزدیم ،دیگه خدا وسیله ساز شد و توفیقش نصیبمون شد

حالا شما نیت کن شاید یه گل دختر اومد براتون :)

خب این پستو که با ما نبودی، ببینیم بعدا چی می گی تا نظر بدیم

آقا به جای گیسو ،ریش هم قبوله :)

دیوونه 1392/10/30 ساعت 22:00

های
شوهر کردی؟

هی آقا!شوهر کجا بود مادر؟

عسل 1392/10/30 ساعت 22:49 http://sooz-o-saaz.blogfa.com

الــــــــــــــــی ...........

yeah؟

کیوسک 1392/10/30 ساعت 23:09 http://platonic.blogfa.com/

الی تو آدم را دیوانه می کنی دختر
دیوانه خوب

میبینی چقدر از هر انگشتم قابلیت های خیره کننده چک چک میچکد رها؟

مثلن همین دیوانه کردن و دیوانه شدن و تقصیرش را به گردن گرفتن.آن هم دیوانه ی خوب

راسی مگه دیوونه ی بد هم داریم ؟:)

خیالم،
پیچکی است که
با تمام ازدحامش
تو را گم نخواهد کرد..

سلام بر الــــــی...
دوست دیروز و کم پیدای امروز

آقا اجازه ؟ما هی میایم نامه میرزا را میخونیم غصه مون میشه میریم خب!

شما چرا دست نمیجنبونید خب ؟

کاکاپو 1392/11/01 ساعت 03:45 http://balapain.blogfa.com

تکلیف پسرها چیست که موهایشان عموماً کوتاه است؟ ما هم عطر بزنیم آیا؟

شما هم بزنید ،کوتاه و بلند نداره تازه شم قرار شد جهت رفاه حال مسلمین ریش هم قبول باشه :)

خوشبخت ترین الف 1392/11/01 ساعت 08:14

چشـــــــــم
من بعد عطر هم به گیسوانمون میزنیم :)

دست و پنجه تون درد نکنه :)

دنیـــــــــا را میدهم برای لبخندت
هراسی نیست ...
شاد که باشی دنیا از آن من است...!

لبخند تو را چند صباحیست ندیدم

یک بار دگر خانه ات آباد بگـــــو ســیـــــب ...

... 1392/11/01 ساعت 12:35 http://undertherain.blogfa.com

این یعنی عشق با صورت هربان...
بدون چهره وحشی...

این یعنی گل دختر :)

سوگلی 1392/11/01 ساعت 14:47 http://sev-goli.blogsky.com/

موهای ما همینجوریشم میریزه به زور میخ نگهشون داشتیم خواهر عطر بزنیم که همین سه چارتا کاکلم نیمونه

عطر راس راسی بزن نه عطر مشهدی !

دیگه نمیریزه به جان بچه م،تازه شم مگه میخوای فرق سرت بزنی مادر ؟:)

زهره 1392/11/01 ساعت 15:31

ازش پرسیدم چه عطری می زنی؟چرا تو بوی خیلی خیلی خوبی میدی؟....گفت تو چه عطری می زنی که بوی دریا میدی؟.....گفتم دیونه بگو....و گفت خریدم....وقتی تو خونه بازش کردم و به خودم زدم....بوی اونو نمی داد....اس دادم دروغ گو....گفت بوی جلبک دریای میده ؟گفتم بله لابد منم بو ماهی میدم...خندید...خندیدم...صب که از خواب بیدار شدم اتاق بوی اونو میداد....بو ترکیب عطر منو خودش بود بوی دریا:(

بوی ترکیب من و خودش ...:)

زهره زهره زهره :)

سلام بانو الی جانم
به به معطر شدیم ازین بوی خوشی که بر دلمان نشست
زیباست مثل همیشه
خوبه که خودت هستی برای خودت و این ستودنیست

والا هیشکی که برا ما نیست گفتیم اقلن خودمون برا خودمون باشی خوب :)

خوبی فرزانه ی شعر ؟

سمیرا 1392/11/02 ساعت 11:15

هر چی بیشتر نوشته هاتو می خونم دلم بیشتر برای دیدنت تنگ میشه
کاش می شد تو رو دید چه لذتی داره تو ی چشمای دختر پراحساسی مثل تو نگا کردن
یه دونه ای ...
مواظب خودت باش:-*

اگه بیشتر به تصویرم نقش و نگار و پر و بال ندی که تا دیدیم تصویرهات خط خطی بشه،تشریف بیارید در خدمت باشیم سمیرا :)

دوش آن رشته های یاس که بود

خفته بر سینه ی دل انگیزت

راست گفتی که آرزوی من است

که چنان گشته گردن آویزت



با چه لبخندهای ناز آلود

با چه شیرین نگاه ِ شورانگیز

باز کردی ز گردن و دادی

به من آن یاس های عطر آمیز



بوسه دادم بسی به یاد ِ تواش

دلم از دست رفت و مست شدم

آن چنانش به شوق بوییدم

که به بوی خوشش ز دست شدم



دوش تا وقت ِ بامداد مرا

گل ِ تو در کنار ِ بالین بود

در بر ِ من بخفت و عطر افشاند

بسترم تا به صبح مشکین بود



به شگفت آمدم که این همه بوی

ز گلی این چنین عجب باشد

حیرتم زد که راز ِ این گل چیست

که چنینم از آن طرب باشد



آه ، دانستم ای شکوفه ی ناز !

راز ِ این بوی مستی آمیزت

کاندر آن رشته بود پیچیده

تاری از گیسوی دلاویزت

یاسهای عطر آمیز :)

بگردم مامان کوچولومون رو :)

نگار 1392/11/02 ساعت 13:17 http://chand-khat.blogfa.com/

دوست داشتم این بوی عطر رو...
انگار تو تمام ِ ذهنم پیچید...

من هنوز منتظر ِ سفید شدنم ها :)

هیچی نگار نمیشه :)

چه دلیل زیبایی برای عطر زدن به موها
دید خیلی منحصر به فردیه برای این موضوع

خدا حفظش کنه عاطفه رو..این گل دختر فهیم رو

و خدا گل دختر ِ شما را و البته همه ی گل دختر ها را :)

متانت 1392/11/02 ساعت 22:01

دختر شیرین ...الی جان...لذت بردم دوباره و دوباره و دوباره با خوندنت...بوسه
روزهای شلوغیو میگذرونم...درس کار امتحان
ببینیمت خانوم : )

متانت تو کوشی آخه دختر ؟

واسه خط تلفن اتفاقی افتاده ؟

چرا ما را تحویل نمیگیره کلن ؟!

همین سر شلوغی ها خودش کلی خوبه :)

میبینمت :)

عباس 1392/11/02 ساعت 23:06 http://brochiopoda.blogfa.com

سلام.تازه چنددقیقه بیشتر از آشناییم با وبلاگت نمی گذره. هویجوری!!! نخونده هم می شود راجع آن گفت که معرکه است! به تو حق می دهم که بخواهی تلافی کنی و راجع به وبلاگ تازه پا به عرصه گیتی گذاشته ما نخوانده نظر بدی که محشره .( البته نه صحرای محشر که از اسمش تنم میره رو ویبره).
لطفا با یک تبلیغ حسابی از وبلاگم، لینکم کن.

آقا یکی بیاد تبلیغ ما را بکنه موقع رفتن تبلیغ ایشون رو هم تا دهنش باز ِ انجام بده .خدا خیرتون بده :)

یلدا و بغض چند روزه

باز مهندس پروداکشن تقدیم میکند

حامد 1392/11/03 ساعت 09:35

سلام هستید؟
ممنون بخاطر کار قشنگتون

الــــی هستم آقااا :)

ای کاش قشنگی در نگاه تو باشد نه در آنچه که بدان مینگری
(گمونم این جمله توی آخرین درس کتاب فارسی سال دوم دبیرستانم بود!از بس جمله ش خفن بود همون روزا حفظش کردم :) )

سلام عزیز دل .. گیسوان معطرت را عشق است ..

کجایی تو رویاااااااااااااااااااااااا؟

خوش برگشتی خانوم معلم :)

دو بیگانه ی همدرد

از دو خویشِ بیدرد

با هم نزدیک ترند . . .
[گل]

من خویش نمیشناسم ...

سلام "دختری که شعر شدی"
قلم زیبایی داری
اگه میشد قلمت رو بدزدم
باهاش حرفامو بنویسم
چی میشد!!!

پیشکش آقا

دزدیدن نمیخواد که :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد