_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

یه سوزن به خودت بزن ... جـــوالدوز رو هم بکن توی چشمت!

هوالمحبوب:

هر چیزی و هر کسی رو خدا با طینت و درون و اعتقاد و باور و منم منم هایی که کرده و داره امتحان میکنه و اگه منم خودم رو آدم حساب کنم نباس از این قاعده مستثنی باشم.صدیق میگفت هیچ وقت فکر نمیکردم روزی برسه که کارایی بکنم که اگه کسی دیگه میکرد منعش میکردم.و من خوب میفهمیدم صدیق چی میگه.چون دقیقن همون کارایی رو داشتم میکردم که همین یکی دو سال پیش اگه به گوشم خورده که کسی انجامش داده تقبیح و سرزنشش میکردم و هزارتا تعبیر و تفسیر می اوردم که کم جنبه و بی ظرفیته!!

خدا همون موقع که داری منم منم میکنی و خودت رو تافته ی جدا بافته از تمومه دنیا تصور میکنی،چنان آشی شروع میکنه واست پختن که خجالت بکشی از اینکه انگشت اتهام و سرزنش واسه یکی شبیه خودت دراز کردی!

هر چقدر هم حواست باشه و بند تمبونت رو سفت بچسبی که نخوای همسایه ت رو دزد کنی(!) یه جا وسط بر بیابون که حتی فکرت بهش نمیرسه چنان لختت میکنه که فقط زمین رو گاز بزنی،مگه اینکه اونقدر پررو باشی که ککت هم نگزه.اون موقع است که رسوای عالمت میکنه تا بقیه یادت بندازند کی بودی و چی میگفتی و چی شدی و چی میگی!

واسه همین از من گردن شکسته ی گیس سفیده مغموم بشنوید،هیچ وقت تا جای کسی نبودید و کفش کسی را نپوشیدید در مورد کار و کردار و رفتارش قضاوت نکنید.کاش یادمون بمونه،کاش خودم یادم نره.کاش دیگه تا میام یکی رو سرزنش کنم یادم بیفته من هنوز به موقعیت اون نرسیدم،شاید اگه توی موقعیت اون آدم بودم بدتر از اون رفتار میکردم.