_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

WhaTe a NiCe RinGe T0Ne!

هوالمحبوب:

در بخش اجرایی با مهندس کاف مشغول توی سر و کله ی هم زدن برای تایید فلان درخواست بودیم و هیچ رقمه زیر بار نمیرفت گزارشش را برایش فرستاده ام و من دلم میخواست سرش را از بیخ بکنم که صدای زنگ موبایلم من را از بخش کشاند به سمت میزم و هر چه گشتم موبایلم را پیدا نکردم.

رد صدا را گرفتم و روی میز آقای نون پیدایش کردم.سرش را گذاشته بود روی دستهایش و موج دار تکانش میداد و موبایلم کنار دستش خودش را از زنگ میکشت و سر آقای نون بدون توجه به زنگ موج های ریز میزد !

تعجبم وقتی بیشتر شد که تا خواستم گوشی ام را جواب دهم گفت جواب ندهم و بگذارم هی زنگ بخورد تا همه ی بخش بازرگانی پر از عطر و شمیم و صدای باران و آرامش پیانوی زنگ موبایلم شود!

حرفش به نظرم مسخره آمد و تا آمدم جواب دهم صدا قطع شد! احسان بود و می بایست زنگ میزدم که ببینم چه کار داشته.حرفم که تمام شد،طلبکار شدم که موبایلم روی میزش چه میکرده که گفت صدای زنگ موبایلم تنها صدایی ست توی بخش که آدم دلش میخواهد هی تند تند بشنود.برخلاف صدای زنگ موبایل مهندس ز که همیشه خدا روی اعصاب است و بارها خواسته ایم گوشی اش را پرت کنیم بیرون از گوشخراشی اش.گفت که زنگ موبایلم را برای مهندس ز و بقیه توی بخش بلوتوث کنم که صدای زنگ موبایلشان قدم زدن روی اعصابمان نباشد.

مهندس کاف میگفت برخلاف خودم که همیشه در حال حرف زدن و مایه ی بر هم ریختن آرامش و استراحت بقیه ام ،آهنگ پیشواز موبایلم همه اش آرامش است و خلاص!

اینطور شد که گفتم آهنگ موبایل هر کسی شخصی ست درست مثل مسواک آدم و حتی گاهن عنوان شده که از آن به اسم "ناموس" یاد شده و آدم که ناموسش را برای این و آن بلوتوث نمیکند که!و دلم نخواست بس که دختره خوبی هستم آهنگ موبایلم را بدهم دستشان و یا حتی بگویم که اگر بروند وبلاگم میتوانند با باز کردنش یک دل سیر همین آهنگ را هی گوش دهند و مستفیض شوند.

گذاشتم به جای اینکه آهنگی که بی نهایت دوستش دارم و با یک عالمه وسواس  انتخابش کرده ام بشود زنگ موبایل همه که از اعیار و اعتبار بیفتد بس که دم دستی میشود،خیال کنند خسیسم و یا حتی حسود.فقط قول دادم گاهی موبایلم که زنگ خورد دیر جواب دهم تا ذوقمرگ شوند از آرامش و صدای باران و پیانوش!

نظرات 1 + ارسال نظر
ساره 1393/11/28 ساعت 09:50

من به جای اصفهان سر از سمنان درآوردم !

دلم هم برای الی تنگ شده تازشم

مبارکتون باشه :| ما که چشممون به در سفید شد!

دل من گمانم کمی بیشتر مهندس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد