_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

به اعتبارِ شانه ات دلم چه شیر می شود...

هوالمحبوب :

گاهی فکر میکنم چقدر آدمهایی که تو را ندارند بد اقبالند...!

آدمهایی که تو را ندارند که با توپ پلاستیکی ات بایستی کنارشان و با لبخند بگویی:" گریه نکن ! یه روز تمومه اونایی که ما را گریوندند ،به روزی میرسند که گریه میکنند و ما میخندیم..." و  آرامشان کنی آن هم درست وقتی سیزده ساله اند و لب ایوان درد میشوند از هق هق و صدای بچه هایی که بلند بلند میخندند از توی کوچه قلبشان را له میکند...

آدمهایی که تو را ندارند که وقتی درد میشوند تو برایشان بغض کنی ...

که وقتی ابرقدرت زندگیشان به هیچ چیز زندگیشان رحم نمیکند تو برایشان تکیه گاه شوی...

که وقتی دست به تلفن میبرند و نیمه شب با التماس از تو میخواهند که ببریشان مشهد که دیگر طاقت ماندن ندارند ،تو تا خود صبح دور خیابانها پرسه بزنی و اشک شوی و صبح فردایش به خاطرشان دست به یقه شوی...

که وقتی غرق دردند و سیاهی، رد خونت روی آسفالتهای کوچه بماند و روی تخت بیمارستان بهشان لبخند بزنی و وقتی با شرم گریه میکنند و بغلت میکنند و میخواهند ببخشیشان ،بگویی:فکرش را نکن!

که وقتی از جوی آب میپری پاهایت درد بگیرد اما برای اینکه نگرانشان نکنی ،لبهایت را گاز بگیری و خم به ابرو نیاوری...

که وقتی میروی توی فست فود یادت بیفتد که سالاد اندونزی دوست دارند با سس زیاد و ذوق مرگشان کنی ...

که وقتی برایت بلند بلند ضجه میزنند تو فقط گوش دهی و آخر سر بگویی : ان شالا درست میشه!

که وقتی برایت غر میزنند تحمل کنی تا غرهایشان تمام شود...

که وقتی توی ماشینت مینشینند و اشکی میشوند و از ماجرای فلان آدمهایی که بازی اش دادند برایت گله میکنند ، بخندی و بگویی : "هیچی حالیش نبود رعیت!فقط بلد بود توی کوچه راهنما بزنه، همین !!!! " و بعد بخندانیشان...

که وقتی از استرس امتحان آمار دارند میمیرند شبانه ببریشان منزل زینب تا اینکه تا صبح درس بخوانند و وقتی به تو میگویند از زینب خجالت میکشند بگویی :فکرش را نکن! همین یه شبه!

که هر گاه میروند دانشگاه بهشان زنگ بزنی و بخواهی جی پی اس شان را به کار بیندازند و موقعیتشان را شرح دهند و وقتی رسیدند یا سوار اتوبوس شدند برایت اس ام اس بدهند...

که وقتی موبایلشان خاموش است تمام دنیا را دنبالشان بگردی و به سید و دلارام و عالم و آدم زنگ بزنی و بخواهی پیدایشان کنند...

که وقتی دلشان میگیرد ببریشان کاشان و نیاصر و برایشان بساط جوجه علم کنی و چیزهای ترش بخری تا دلشان از ترشی اش ضعف رود...

که وقتی برای عزیزانشان غصه میخورند و آدمهایی که به او جفا کردند ،گوش میدهی و باز به "ان شالا درست میشه!" اکتفا کنی...

که برای دوستانشان نگران شوی...

که وقتی فلان دختره بی خاصیت آویزانت شد از آنها قایم کنی و به همه بسپاری که به گوش فلانی نرسانند که مبادا از حرص نفسشان بند بیاید و نگران شوند و باز دلهره پیدا کنند از دست گرگهایی که آرام آرام خرخره میجوند ولی بعد که اوضاع آرام شد،برایشان با خنده تعریف کنی که مبادا غصه بخورند...

که بهشان بگویی بهشان اعتماد داری و با همین حرفها خجالتشان بدهی از اینکه بخواهند بد باشند یا قابل اعتماد نباشند.آخر خوب میدانی که میدانند اعتماد کسی را به باد دادن چقدر درد دارد...

که وقتی توی وبلاگشان مینویسند "چقدر خوبست وقتی زیر دوش مینشینی و فکر میکنی..."، با اینکه میدانی هیچ منظوری ندارند اما برایشان کامنت بگذاری که :"چقدر زشته از خودت با نوشتنت تصویر میدی ..." و باعث میشوی از خجالت بمیرند و پستشان را پاک کنند و هیچ وقت به رویشان نمی آوری که همچین چیزی را توی وبلاگشان خوانده ای...

که وقتی به تمام اعتماد کردن های دنیا بدبین میشوند و تمام دنیا را دروغگو میپندارند بهشان اطمینان دهی که آخرین برگ درخت اعتمادشان که تو باشی هیچ وقت نخواهد افتاد!

که بلدی وقتی مینویسند بچه ی جناب سرهنگ یا فلانی یا از دلتنگی شان برای فلان آدم مجهول الهویه،یا دیدارشان از فلان شخص شخیص ،هیچ راجع بهشان سوال نکنی و بلد باشی چگونه بودن و چگونه خواندن را، تا انکه خودشان لب باز کنند.

که نگران مریضیشان و تحلیل رفتن جسمشان شوی...

که توی ماشین وقتی کنارت مینشینند حتی اگر حالت هم خوب نباشد زود بگردی برایشان Track  "امشب در سر شوری دارم ..." را که برایش میمیرند، پیدا کنی و بگذاری تا اینکه تا مقصد حظ ببرند...

یا آنقدر "خانومم تویی ...بارونم تویی " را برایشان با صدای بلند تکرارکنی که ذوق مرگ شوند .چون میدانی چقدر این موزیک را دوست دارند.

که وقتی نشسته اند سر کامپیوتر و یا خیره شدند توی موبایلشان و تند تند کتاب میخوانند و تو از راه میرسی بهشان بگویی :"تو کاری غیر از این کار بلد نیستی ؟همه ش بشین سرِ اینا!"... و وقتی اعتراض میکنند که مگه برای کسی ضرر داره کارم؟ بگویی برای خودت میگم !بهش معتاد میشی بچه!!!

که با اینکه گاهی خودت شک داری به آخری درست اما بهشان اطمینان دهی که درست میشود!

که هیچ وقت آدمها و کارها و خوبی هایشان را با بدی هاشان قاطی نمیکنی و همیشه جایی برای دوست داشتن و مروت در حقشان باقی میگذاری...

چقدر آدمهایی که تو را ندارند بد اقبالند و چقدر منی که تو را دارم خوشبختم...

تمام دنیا هم نخواهند من تو را داشته باشم ،دارم...

تمام دنیا هم بخواهند ما همدیگر را نداشته باشیم ،داریم...

من و تو امروز و دیروز به هم نرسیدیم که عشقمان تازه و نوشکفته باشد و با حرفهای پوچ این و آن رخت بربندد،

من و تو درخت تناوریم که از نسیم نمیترسیم...به نسیم میخندیم!

من و تو در آسایش و آرامش همدیگر را نداشتیم که مثل آدمهای بی درد از داشتن هم ذوق مرگ شویم...

من و تو  گرچه در ظاهر یکدیگر را نداریم اما یک عمر است که فقط دلمان به بودن هم خوش است...!

من و تو یک عالمه داغ در وجودمان داریم که همه نشان عاشقیست...

من و تو یک عالمه خنده و گریه با هم داشتیم...

من و تو یک عالمه یواشکی ِ شیرین داشتیم...

وقتی تو هستی انگار که تمام دنیا را دارم...

انگار که تمام چیزهایی که ندارم و نداشته ام را دارم...

تو برای من تمام کسانی که نیستند ،هستی....!

تو برای من بابایی،تو برای مامانی ،تو برای من سجاده ی باباحاجی هستی ، دستهای مامان حاجی ، تو برای من عمه هایم هستی، عمو هایم،تو برای من دایی هایم هستی ، خاله هایم ،پدر بزرگم ، مادر بزرگم،تو برایم بچه ی جناب سرهنگی ، تو برایم لیلایی ،تو برای فلانی هستی ، تو برایم تمام مردهایی هستی که نداشتم ، تمام آغوشهایی که تویشان جای نشدم، تمام دستهایی که نگرفتم، تمام بوسه ها و عاشقی هایی که نکردم،تمام دوستت دارمهای نگفته ،تو برایم تمام بازی هایی هستی که هیچ گاه نکردم، تمام عروسکهایی که در بچگی مادرشان نبودم، تمام آرامش نداشته ی زندگی ام ...

و انگار که خدا امشب تمام اینها را یک جا به من هدیه کرده باشد...

و من با داشتن تو بی خیال هیچ کدامشان نمیشوم بلکه بی نیاز میشوم از داشتنشان ،آن هم وقتی که خدا مرا لایق اسم خواهر برای تویی دانست که هیچ برایت خواهری نکردم اما آرزویم بود که میتوانستم...

آخرین برگ درخت آرزوها و باورهای زندگی ه من!بیست و چند سالگی ات مبارک...


از اینجا گوش کنید >>> "خاموشی تو در دل ، یک ثانیه هم ننگ است ..."

الــی نوشت:

یکـ) برای شنیدن شع ـر بالا اول بادبانها را بکشید...!:)

دو)بگذار دنیا هر چه میخواهد پیله کند ، ما یک روز پروانه خواهیـــم شد...

سـهـ)من و تویی که داریم توی دنیای کودکی میخندیم،هیچ فکر میکردیم که یک روز...؟چقدر زود بزرگ شدی...!

چه ســـنگ ها که خورده ام به تند باد زندگی

به اعتبار شانه ات ،دلم چه شیــــر میشود...

نظرات 64 + ارسال نظر
سـ ـــحـــ ـــر 1391/11/16 ساعت 01:51

فک کنم اولبن نفرم ک تبریک میگم
مبارکه تولدت داداش الی

اهوم!

اولین نفری...

مبارکش باشه...

و مبارکه تو اولین نفری...:)

سـ ـــحـــ ـــر 1391/11/16 ساعت 01:55

عاغا من عاشق اینم ک کامنت بذارم بعد بیام جواب کامنتمو بخونم. یعنی عاشقشماااااااااا

خوب میشه این دفعه که اومدی بخونی بیبینی من چند دفعه گفتم جون بچه ت آدرست را هم بذار تا من وبلاگم را زیر و رو نکنم واسه یه آدرس...
به جان بچه م من حافظه کوتاه مدتم اندازه ماهیه!

میگی نه؟نیگا کن :)

زیتون 1391/11/16 ساعت 08:45 http://zatun.blogsky.com

السلام حکیم باشی...

:)

عمورضا 1391/11/16 ساعت 09:33

سلام بر الی عزیز و تمیز
امروز چطوره این الی ما؟
تبریک فراوان عمو برای داداش خوب الی
امید که همیشه ایام خوب وخوشبخت باشین..

ما که همیشه خوبیم عمو...
شما خوب باشی...

ممنون عمو...
تمام خوبی ها قسمت شما...
بفرمایید شیرینی :)

وقــــتـی بـــه کـــسی بـــطور کـامـل و بــــدون هـــیچ شـــک و تـــردیـدی اعــــتـماد مــی کـــنـید ،
در نــــهایـــت دو نـــتـیـجه کـــلـی خـــواهــید داشـــت :
.
.
شــــخـصی بــــرای زنــــدگـی یــا درســـی بـــــرای زنــــدگـی . . !

از اون جمله هاست که من هزار درصد بهش اطمینان دارم...
دردی برای زندگی را فاکتور بگیر...
:)

مـــعلـم نـ ـفـس خــــــود و شـــاگـرد وجـ ـدان خــویـش بـــاش . . !

و الی ِ زندگی خود...

:)

مبارکا باشه !!
اصولا داشتن برادر را تجربه نکردم اما داشتن خواهر نعمت بسیار بزرگیست که خدا به من هدیه کرده !
مطمئنم که بردارت با من هم عقیده ست !
از طرف من به برادرت بگو که خواهرت وب خوبی داره و به ما هم سر میزنه !!

خوش به حال شمایی که ما را دارید...

از طرف شما بهشون عرض نمودیم یه مقدار از ما...

:)

خوشبحال شما و البت خوشبحال ایشون :)
مبارک باشه.

خوش به حال من که میمیرم برایش این همه

مرگ امکانی به سمت برج و باروهای اوست...!

ممنون شوخ شب...

:)

الف 1391/11/16 ساعت 12:19 http://www.alefsweb.blogsky.com

سلام تولد داداش مبارک...
همیشه حسرت یه برادر رو داشتم ...حسرت اینکه حتی برام غیرتی بشه ..بهم بگه اینجا برو اینجا نرو رو دلم مونده ..خیلی دوست داشتم یه داداش داشتم اسمش علی بود .. از من دو سه سالی بزرگتر بود ...بعد من می شدم محرم اسرارش ..هر از گاهی می اومد برام درد و دل می کرد ...می گفت عاشق شده ..بعد مثلا اگه یه روز با دختره بینشون شکر اب می شد من می رفتم به دختره می گفتم داداشم پشیمونه ...یا..مثلا وقتی بچه بومدیم مادرم به فامیلا می گفت علی عاصیم کرده همش تو کوچه داره فوتبال بازی می کنه ....یا مثلا می افتادیم دنبال کارهای معافیت سربازیش جور نمی شد می رفت سربازی ..می افتاد یه جای دور بهش مرخصی نمی دادن ما می رفتیم دیدنش ..بعد می دیدم لاغر شده ..ناراحت می شدیم ..براش می رفتیم خواستگاری ...عمه می شدم ...بعد زنش هی پشت سرم غیبت می کرد ...ای بابا دار به جاهای باریک می رسه ..قسمت نبود ه دیگه ....
تولد داداش مبارک....

مرسی الف خاتون...

چقدر داداشت بلاست الف...

اگه دوران کودکیت را که سراسر ظلمند طاقت بیاری ،بقیه ش خوش به حالت...

میگم الف خاتون ،شوما نیمیخوای برا داداتون دست و آستین بالا بزنی ؟

دختر خوب سراغ دارما...

اول تبریک میگم تولدت عزیزت رو
که منم بیهوشم برای داداشم

از طرفی الی من خیلی دوستت دارم
میخونمت اما خوب نیستم
یعنی خوب میشم

هر هفته که سوار اتوبوس میشم یاد تو میفتم و هی با خودم فکر میکنم چرا الی نمیتونه 125 درجه بشه؟؟؟
خوب اینکه کاری نداره :دی

یعنی که من اگر وی آی پی ها نبود نمیدونم چطور میرفتم و میومدم وقتی شب تو راهم و ظهر باید برگردم و نمیتونم تحمل کنم پاهام آویزون باشه
بعد وقتی هم سرم درد میکنه حوصله ندارم کسی بهم بخوره :دی
یا هی بخوام یکی رو هول بدم اونور اینقدر به من نچسبه

فکر کنم معلومه من با اون پستت چقدر کیف کردم و خندیدم

خوب باش بانو

خوب باش...

:)

برو خدا را شکر کن توی اتوبوس یاد من می افتی

یکی از آقایون عرض نمودند وقتی یه خانوم تو تاکسی میبینند که به دستش کرم تیوپی میزنه دلشون میخواد برای صحه گذاشتن به حرف الی ،طرف را بغلش کنند !!!!!

ملت چه کارا که نمیکنند و بعد میندازند گردن ما :))
.
.
بگردندتون شوما کلا با اتوبوس وی آی پی بگرد...
بعدم زاویه صد و بیست و چند درجه بساز

:)
.
.
زود خوب شو،باشه؟

سورن 1391/11/16 ساعت 12:33

چقدر تو عاشقانه داری با برادر وخواهرهات
الی این دختر کوچولویی که این پسر کوچولو را به دامن گرفته تویی؟
چقدر سخت میشه تو رو فهمید.
.........
تولدش مبارک

کس نمی داند ز من جز اندکی...

از هزاران جرم و بد فعلی یکی...!

من با تنها کسایی که عاشقانه دارم اونهاست.بقیه را دوست دارم و اونها را عاشق...!
.
.
اون دختر کوچولوهه هم که داداشش را به دامن گرفته الی ه وقتی کودک بود :)
.
.
ممنون آقاااا

saji 1391/11/16 ساعت 13:23 http://www.randeshode.blogfa.com

چقدر یه عالمه دوست داشتنیِ
انگاری تولدش برای تو مبارک ترِ
باید تولدش رو به تو تبریک بگم الـــــــــی جان

:)

ممنون ساجده ی گل...

تولدش برای تمام دنیا مبارکه و چقدر بد اقبالند آدمهایی که نمیفهمند چه کسی را دارند...

:)

فاطمه 1391/11/16 ساعت 13:25 http://yadegari20.blogfa.com


سلام الــی عزیزم
تولد داداشیت مبارک
انشاللللله عمر با عزت داشته باشن @};-

راجع به عکسی که گذذاشتم :
خیلیای دیگه هم این عکسُ دوس نداشتن
میگن ینـــی چی دختره داره ناز طرف ُ میکشه!!!
باید جاشون برعکس میشد!
اما من همچین نظری ندارم
نمیدونم چرا انقد عاشقشم
مواظب الی باشششش

ممنون فاطمه...

:)

دوست نداشتن من به خاطر ناز کشیدن دختره یا پسره نیست...
به خاطر اون لبخند مسخره ی پسره ست...
دلم میخواد یه ماشین همچین وسط جاده از روش رد بشه :)

تولد داداشی مبارک : )

مبارک! تولد احسان مبارک...

ممنون زهرا...

:)

خوش به حال او و خوش به حال تو برای با هم بودنتان...

سلام و درود خدا .. خوبی گلم؟ تولدشان مبارک.

ممنون رویای الــی...

من شب مینویسم و تو صبح میخونی اما شب بهمن ماه سردتون گرم خانوووم معلم :)

خوب باشی...

:)

کـُجـا پـنـاه بـــرم ؟

دسـت هــای تـو دورنـد

و خـُدایـان

جـبـار تــر از هـمـیشـه

قـهـار تــر از هـمـیشـه

بـرنـشسـتـه انـد بـر سکـوی مـسخ بـاورهــا

خیـره سـری خـُدایـان را

چـگـونـه بـرتـابـم

وقـتـی تـو نـیـستـی

ای یـــار

ای پـنـاه همـیـشـه !


***

جالب بود

کجاست جای تو در جمله زمان که هنوز
که پیش از این؟ که هم اکنون؟ که بعد از آن؟ که هنوز



و با چه قید بگویم که دوستت دارم ؟؟!
که تا ابد؟ که همیشه؟ که جاودان؟ که هنوز


سوال می کنم از تو هنوز منتظری؟
تو غنچه می کنی این بار هم دهان: که هنوز!


:)

اینجا تولد است ...

: ) تبریکات فراوا ن الی عزیز ...

اینجا اشتیاق و شووور و شکر برای زندگیست...

تشکرات فراوان میس مونالیزا

:)

ermia 1391/11/16 ساعت 14:11

تولدشون مباک
انشالا همیشه در کنار هم باشید.سالم و سرحال

ممنون آقااااا...

چشم انتظار حادثه ای ناگهان مباش

با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر...

ارمیای نبی...
هی ارمیای نبی...!
لبخند بزن ، باشه ؟

:)

تولد برادرت مبارک...! : )
من برادر ندارم و داشتنش آرزوی همیشه ام بوده و هست...
تو خیلی خوشبختی که تکیه گاه محکمی داری به نام برادر و این طور عاشقانه می خواهی اش...
این آدم بداقبال که می گویی منم...نمی دانی گاهی چه خلا بزرگی است نبودنش...نداشتنش...
سایه اش بر سرت مستدام...!
شاد باشید در کنار هم...!

ممنون کافه چی...

خدا هر چی که نمیده در عوضش خیلی چیزا میده

و هرچی که میده در عوضش خیلی چیزها نمیده

به قول شازده کوچولو :"همیشه یک پایه ی بساط لنگ ه!"

تو خوش اقبالی به خاطر تمام داشته هایی که داری...

به خاطر یک عالمه آدمی که احسان نیستند ولی تمامشان احسانند ...:)

تولدشون مبارک . . . داداش الی بودن هم خیلی خوبه ها . . .

آجی ه داداش الی بودن بهتر تره ساغر !

ممنون ...

:)

گندم 1391/11/16 ساعت 16:11 http://spcompeng.blogfa.com

[یک عالمه گل و بوسه برای تو ...]

یک عالمه لبخند و شور و اشتیاق و احترام تقدیم شما گندم بانووو

:)

ermia 1391/11/16 ساعت 16:12

مـانـده ام چشم به در، نیمه شود خردادت
جـمعـه هایی کـه به دیدار تو کردم عادت
خـارج از عشق ریاضی، به تو می اندیشم
کـاش من هم عددی می شدم از اعدادت
شمع ناچیز من از چهره ی خورشید تو بود
... شعله ور مانده همین شمع ، فقط با یادت
بــرج میــــلاد نـــدادی بـشــوم تـــهرانـی
لـا اَقــــل کــــاش بــیـــایـم حـلـبــی آبــادت
سـالـها هسـت به تـنـهایی خود خــو کـردم
سـالـها هسـت کـشـیـده غـمتان ، معتادت
بـی نهایت که دویـدیـم کسی مایل نیست
حـــد ، نــدارد بــه خــدا آیــنــه ی ابــعــادت
" بـــر رخ مــا نــظــر از آیــنـه ی پـاک انــداز "
تــا قـیـامـت ، بـرسـد دسـت مـن و امـدادت
**********
رضا یکتا

من به کفری که تو پیغمبرِ آنی شادم

گرچه دنیا پرِ انواعِ مسلمانیهاست...


ارمیای نبی با شع ـر آتیشمون میزنی ها!

حواست هست ؟

:)

به احترام این عشق سکوت می کنم

به احترام سکوتتان عشق میشویم...

:)

آرش 1391/11/16 ساعت 16:24 http://6eh.blogfa.com


سلام
تولد خان داداشتون خیلی خیلی مبارک مطمئنم که به وجود همچین آبجی گلی افتخار میکنه من که با خوندن نوشته هات اشک شوق ریختم. برقرار باشی

شما که آقای تمام لبخندهایید چرا ؟

لبخند باشید آقاااا

انگار تولده ها :)

ممنون آقااای لبخند ها !:)

تولدش مبارک....

سلام بر الـــــــــــــی...

خوبی خانم؟

خوش بحال کسی که خواهری چون الی دارد که غمها و شادیها را برایش میکشد.. هم به تصویر و هم از ذهنش بیرون.. و شاد شدیم با این ادبیات منحصر بفرد چون همیشه الــــــــــــــی...وارتان...

بیادتیم

وای که هر موقع شما را میبینیم هی عاشق سه نقطه ی آخر اسممون میشیم :)

خوش به حال منی که دارمش ...

شمایی صاحب سخن را بر سر ذوق آورید منحصر به فرد میخونید آقاااا...

یک دنیا ممنون :)

نه جنون عشق دارم نه قرار بی قراری
که فقط دلی ست با من پر زخم های کاری

نه پناه تا نشستن نه گریز تا گذشتن
من و دردهای ساکن، من و زخم های جاری

نفسم گرفت از دم نفسم گرفت از آدم
به جز آه برنیامد نفسی برای یاری

چه کنم اگرنبینم دل تنگ ابرها را
چه کنم اگر نبارم شب و روز را به زاری

من و عشق و ساده مردن که سری ست تا سپردن
نه توان دل بریدن نه قرار بردباری

به جز عشق هر چه گفتم به زبان عقل گفتم
همه عمر عاشقی و همه عمر بی قراری

بدون شُبه بگویم که شاهکارِ شماست

خلافِ حرفِ دلم را اگر بلد شده ام...

کاکاپو 1391/11/16 ساعت 16:43 http://balapain.blogfa.com

آقا لذت بردم به این خواهر و برادری
بهترین دعا برای داداشت اینه ک خدا حفظش کنه
میلادت مبارک داداش

این بهترین دعای کاکاپو برای من بود ...برای الی...

بهترین دعا برای او شاید آرزوی داشتن کسی مثل خودش توی زندگیش باشه...

آقاااا لذتتون مستدام !

ممنون...

:)

SaEiD 1391/11/16 ساعت 17:01 http://lastlovei.mihanblog.com/

سلام بازم قلمت و دوست داشتم گلم هر رزت بهتر از امروز گلم راستی راجع به شعرهای منم نظر بده خوشحال میشم

ممنون آقااا...

به روی چشم...

نظر هم میدیم...

:)

بانوی نورو اینه 1391/11/16 ساعت 20:14

اوشون بهمن ماهی ان و با اومدنشون تو زندگیت
فجر افریدن
تولد
مرد زندگیت مبارک


حالا پشت درخت چرا

اوشون بهمن ماهی ان و با اومدنشون تو زندگیت
فجر افریدن

من بگردم فجرشون رو که همه ش زجرش موند برای خودشون...

واااای اگه بدونی چقدر دلم میخواست تو بودی...

دیدم هستی اینقدر خوشحال شدم که نگو!

تولد مرد زندگیم مبارک بانوووووی الی ...

پشت درخت ؟!
هاااا؟
عکس ر و میگی ؟
تازه اگه میدی جلوش چی پهنه چی میگفتی؟:))
گذاشتیمش پشت درخت یهو زیاد توی چشم نباشه بچه م :)

علی.م 1391/11/16 ساعت 21:01 http://ashiane313.blogfa.com

سلام..وقت زیب بخیر
...........
اولین تنفس

اولین گریستن

نقطه ی شروع دایره ست ...

نقطه های رنگ رنگ

چیده می شود کنار هم

روی خط فرضی حیات منحنی

تا تو در میان شکل ناقـصش

سایه ی حضور خویـش را بیفکنی ...




الحق زیبا بود آقااای علی.م

چند بار خوندمش...

هنوز مزه ی لذتش زیر دندونم ه

ممنون آقاااا

:)

mamad 1391/11/16 ساعت 21:08

هرشب به جرم کشتن غول غرور خود
در صحن سرد خاطرم اعدام می شوم

دارم نگاه می کنم و حرص می خورم

امشب قشنگ تر شده ای - بیشتر نشو

کاری نکن که بشکنی ...اما شکسته ای

حالا شکستنی ترم از شاخه های مو

تولدش مبارک
از طرف من روشو ببوس

نوشته ات عالی بود

اِ اِ اِ اِ دیگه لوسش نکنید اینقده

ممنون یاشار...

ممنون :)

تولدش مبارک هو هو هو جیغ دست هورا

من خیلی توی تولدها شلوغم

گروه کف و دست و جیغ وبلاگ از جلووووو نظاااااااام...خبر دااااااااار...


صدا شلوغیتون تا اینجا میاد خانوووم:)

الی خیلی شاعرانه میحرفی هاااااااا

شما خیلی شاعرانه میخونیا :)

احوال عباس آقای کچلتون چی طوره ؟

:)

الی خیلی گلی دختر بوووووس

وقتی تو نیستی همه نیستن ! نه که نیستن ؛ هستن ، ولی مثل تو نیستن . .

مررررسی..

هنگامه بانووو هی یه کاری کن من خجالت بکشم !

ولی نمیکشم

الی که گل نمیشه که!

:)

وقتی تو نیستی در و دیوار خانه را...

ملافه های گل بهی چارخانه را..

اینشاالله همیشه شونه به شونه اش زندگی کنی.عشق خواهر به برادر خیلی پاک و خاصه.یکی از زیباترین مظاهر عشق در دنیاست.
یاد چند روزهای قبل از عروسی داداشم افتادم که همه ی لباساش و وسایلش رو جمع کرد و برد خونه خودش.خونه ی جدیدش.وای اتاق یکهو خالی شد.کمدش خالی شد.فقط بوی عطرش مونده بود.تا صبح نشستم تو کمدش.تنش رو بو کشیدم و گریه کردم!

مرسی شاپری م

اگه اون ازدواج کنه من دلتنگ کمد خالی و نبودنش توی خونه نمیشم...
حتی توی کمدی که خیلی وقته بوی اون را نمیده هم نمیشینم و گریه کنم

ولی نمیتونم گریه نکنم وقتی به بزرگترین آرزوی زندگیم رسیدم که بالاخره کسی پیدا شد که اندازه بودنش بزرگ باشه و محکم...

یعنی میشه؟؟؟؟؟؟

شاپری انگار که دلم خواست کمدی باشه که بشینم توش و بو بکشم...

بگم حسودیم شد؟؟؟

ارمیا 1391/11/16 ساعت 23:57

آهنگ وبلاگت غم عالمو میریزه تو دلم

mute کن !

میخوای برش دارم اصلا؟

دور شو از هرچی که غم بشه بریزه توی دلت...

ارمیای نبی...

حواست هست ؟

کافه تنهایی 1391/11/17 ساعت 06:51

ناگهان چه زود دیر میشود....

حرف‌های ما هنوز ناتمام ....

تا نگاه می‌کنی :
وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی!

پیش از آن‌که با خبر شوی
لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود

آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی


ناگهان
چقدر زود
دیر می‌شود!

سلام بانو زاد روز برادرت مبارک

+ بادبانهای ما در طول این زندگی طوفانی همیشه بالا بود :|

موزیک وبت عالی شاید گاهی مثل دعای باران عمل کنه باعث شه بباریم و یه کم هوای احساسمون متعادل شه !


ممنون فرشته ی کافه ترانه...

پس لازم شد برید روی دماغه ی کشتی :)

موقع باریدنتون دعا یادتون نره

میگند دعا ها موقع بارون زودتر میرسه دست صاحبش..

تولدشون مبارک
تا همیشه در کنار هم شاد و خوش بمانید . . .

مرسی ا م ی ر

تا همیشه...

برهوت 1391/11/17 ساعت 15:31

یاد خودم افتادم الی
یاد یک آرشیو عکس از خودم و خودش . . .
آره ماهم فکرشو نمیکردیم!
یعنی چی فکر میکردیم و چی شد!

ما نمانیم و " عکس " ما ماند

گردش روزگار " بر عکــــس " است!!!!!

:|

برهوت عزیز همواره ما شبیه به هم دوره میشویم...

عکس ها تنها چیزاییه که یادم میندازه : یه روزایی هم بوده که...!

من عاشق عکسم

حتی اگه درد باشه...!

کمترین 1391/11/17 ساعت 15:41 http://aghel18.blogfa.com

قال الله حکیم بسم الله الرحمن الرحیم ...

بسم الله الرحمن الرحیم

هست کلید در گنج حکیم...

به ظاهر اخرین نفرم که تبریک میگم
انشالله خبرای خوب و خوش بعدی رو همینجا بخونیم

تبریک تولد تا چهل روز اعتبار داره

در ظاهر شاید اما...

در واقع بسیار ممنونیم آقااااا

ایشالا :)

مردتنهایی :

چه بسیار روزهایی که آمدم و رفتم و ننوشتم

چه بسیار روزهایی که روزانه روز بودند و نبودند !

چه بسیار روزهایی که بودم و نبودنم معلوم بود

چه بسیار ، بسیارها بسیار بی یار شدند (!)

چه بسیار روزهایی که فقط تو آن را به خاطر خواهی سپرد...

و ....خدا...

SaEiD 1391/11/17 ساعت 19:40 http://astdandelion.mihanblog.com

سلام ای ناله ی بارون
سلام ای چشمای گریون
سلام روزای تلخ من
هنوزم دوستش دارم
سلام ای بغض تو سینه
سلام ا ی اه ایینه
سلام شبهای دل کندن
هنوزم دوستش دارم

عــَجـَـــــب !

رویا 1391/11/17 ساعت 22:35 http://royadd.blogfa.com

اولا تولدش مبارک! انشالله همیشه شاد در کنار هم باشین و به آرزوهاش برسه!

اولش که خوندم تصورم فقط راجع به یه عشق بود نه عشق برادر عشق به یه شخص دیگه مثه همه عشقا خواستم بنویسم منم بداقبالم! اما وقتی خوندم برادرته دروغ نگم هنگ کردم! هیچ وقت فکر نمیکردم راجع به یه برادر اینطوری بشه حرف زد شاید باورت نشه ولی الان دوست دارم با تمام وجود داداشمو بغل کنم!
همه میدونن من داداشمو از همه بیشتر دوست دارم ولی الان که اینا رو خوندم حس میکنم تا الان قدرشو نمیدونستم!

و مرسی که یادآوری کردی نعمتای دور و برمو بهتر ببینم!

ببخشید زیاد حرف زدم!

تو را خدا به زمین هدیه داده ، چون باران

که آسمان و زمین را به هم بیامیزی...
.
.
عشق یه آجی به داداشش شبیه هیچ عشقی نیست...

هیچ عشقی...

حتی اگه تمومه مردها زن ها را آجی خطاب کنند که از اون عشق اشباع بشند یا زن ها مردها را داداش صدا کنند که به عشقشون وجهه ی خدایی بدند!

عشق یه خواهر به برادرش شبیه هیچ عشقی نیست...

و عشق الی به احسان شبیه عشق هیچ آجی ایی به داداشش...
.
.
دوستش داشته باش رویا
خیلی...
حتی اگه نتونی بغلش کنی...
حتی اگه...

خوب باشید رویاااا....

رویا 1391/11/17 ساعت 22:51 http://royadd.blogfa.com

سلام دادم سری قبل؟؟

اگه ندادم سلام!

کل وبتو خوندم خیلی ناز بود!
خیلی خوشگل مینویسی!

من اصولا یادم میره سلام کنم یا جواب سلام بدم

همیشه یادم میره...

انگار که همیشه حرفهام ادامه ی قبلی هاست حتی اگه تازه شروع بشه...

یادم نیست سلام دادی یا نه اما من تا شروع شدم با رویا سلام شدم...

:)

رویا سلام...!!

پود 1391/11/18 ساعت 00:23 http://www.pud.blogfa.com

عکس های گذشته گاه چقدر گذشته به نظر می رسند!!!

انگار که هزار سال پیش باشه با اینکه خیلی زوود گذشت...

گیتی 1391/11/18 ساعت 00:34 http://gitiii.blogfa.com

صدای تو به من آرامش می دهد الی نازنین

صدا کن مرا گیتی...

صدای تو خوبست...

گیتی خوشحالم برات:)

کیوسک 1391/11/18 ساعت 00:51 http://platonic.blogfa.com/

هیچی نمیگم فقط ای جانم ای جانم ای جانم
همین دختر همین :))

وااای که ای جانم ای جانمت به اندازه ی تمام حرفای دنیا دل آدمو میلرزونه خانومه اوووپس!

وای رهاااااا

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد