_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

نیستـــم در حدود فاصــــله ها،پـــس صــــلاح است مختصـــــــر بشــوم...

هوالمحبوب:

داستانــــی شدم که پایانـــــش مثل یک عصــــر جمعه دلگیـــر است

نیستـم در حدود فاصــــله ها،پس صلاح است مختصـــــــر بشــوم...

خوب آدمیزاد است دیگر!میخواهد همه چیز را بیندازد گردن همه الا خود ِ گردن شکسته اش!دور از جان هم ندارد!!

خوب من هم باید بیاندازمش گردن این آبـــان ماه لعنتــــی که هــر چقدر هم برایــش بخوانم "غــروب اول آبـــان قشـــنگ خواهــد بـــود ..." باز هم توی کــَتـَش نرود و باز هم مته بردارد و روی رشته های عصبی من هی سوراخ ایجاد کند و جلو برود و بعد هم به همین اکتفا نکند و هی در ازای هر حفره ای که ایجاد میکند زبانش را تا انتهایی که بشود تصورش را کرد از حلقومش در بیاورد و به من زبان درازی کند!و من هم یحتمل باید پــِـهـِن بارش نکنم که مثلن خیال نکند تحفه ایست!

یا مثلن بیاندازمش گردن ِ این کتابهای نخوانده ی کف اتاق و روی تخت و کنار طاقچه و زیر میز و جلوی آیینه که قرار بوده مثلن تا یکی دو ماه دیگر چند دور خواندنشان تمام شود و هنوز رنگ ِ سلام هم به خود ندیده اند و باید سر غیرت بیایم و تکانی به خودم بدهم برای شرمنده کردنشان تا مثلن بعدها که برای خودم کسی شدم بشود سند افتخار!

یا بیاندازم گردن ِغرغر کردن های اهل البیت که همه اش سرت را کردی در لوزالمعده ی (!) این کامپیوتر لعنتی و برای حرف احدُالنّاسی هم تره خرد نمیکنی و اصلن نمیگویی خرمان به چند مـَن و کی قرار است رخت آدمیت بپوشی و دل بدهی به زندگی ات؟!

یا بیاندازم گردن ِ...،هیچ نظریه ای ندارم که بیاندازم گردن که و چه و کجا و کی ،فقط میدانم که باید مدتی دل ببندم به جایی و مکانی و زمانی غیر از اینجـــا و دل ببـُرم از روزهای رفته و جان بدهم برای روزهای نیامده!

این مدتی که نیستم مراقب همه ی خودتان باشید.مراقب تک تک خوبیهایی که خدا تمام و کمال پیشکشتان کرده و شما هم گرفته اید و عین خیالتان نیست و تا دری به دیوار میخورد آه و فغان راه می اندازید و سهمتان را از تمام دنیا جار زنان طلب میکنید.

فقط بدانید حال من خوب است و من همیشه خوبــم و قرار نیست نبودنم اینجا به معنای مردن و غمگین بودن و افسرده بودن و شکست عشقی خوردن و له و لورده شدنم باشد و از فردا برای کامنتهای تلفنی و اس ام اسی که برایم میرسد بهانه بتراشم!همینکه هستید و همینکه خوب هستید و همینکه اینجا بخوانمتان به اندازه ی یک دنیا مهربانی کفایتم میکند.دیر رسیدنم و دیر حرف شدنم را به پای هرگز حرف شدنم نگذارید و فقط برای "دختری که حال دلش اضطراری بود و از بد شدن فراری "، مختصری مثلن به اندازه ی یک فنجان چای دعا کنید.می دانم که یادتان می ماند "من دختــــره خوبـــی ام! ". همین...

+بلاگفا در کامنتدانی اش را به رویم بسته بود  تا برایتان شع ـر شوم...


نظرات 223 + ارسال نظر
آرمین 1392/08/10 ساعت 12:00

خیر باشه

یحتمل!

sanaz 1392/08/10 ساعت 13:15 http://www.sani68.blogsky.com

elii kheili narahat shodam dokhtar khob. vali omidvaram har ja hasti khoda poshto panahat bashe, eli dokhtar khob kheili delam barat tang mishe

ولی من به اندازه ی تمام دنیا واست خوشحالم...

یه سری نوبت تو بود

حالا نوبت نبودن من ه ساناز

مراقب ساناز باشیا

خبرای خوب از دانشگاه یادت نره :)

زیر پست خودت کامنت بی ربط میدی ؟ :|

بسم الله!

بیشتر از یک فنجان توی ذهنم خواهی ماند و توی لحظه هایی که چشمم سوی خداست...

خجالت میکشم

همین:|

الی عزززززززیزم
دلم برای خودت و نوشته های زیبایت تنگ شده دختر خوب.
امیدوارم هرکجا که هستی خیلی شاد باشی:-)
دوستت دارم و منتظر آمدنت هستم تا بیایی و شعر شوی

محبوبه ی دوست داشتنی...

برمیگردیم و شعر میشویم

مراقب محبوبه و نوشته هاش باش :)

فرقی نمی‌کنه الان ه چه دلیلی -هرچند که خیلی هم مهمه و موجب ناراحتی شدیدتر میشه- ولی جات خالیه وقتی نیستی

نبودن من کجا و نبودن میس راوی کجا؟

دیگه نرسیدم بی خبر برم

خبر دادم و رفتم نشستم یه گوشه به درس خوندن

بقیه ی دلیلهاشم با اینکه مهمه مهم نیست

مراقب دختر مامان فاطمه باش :)

مراقب خودت باش عزیزم..

و تو هم مراقب رویای ِ رها :)

الی تو واقعا دختر خوبی هستی !

اعتراف کنم؟ من پست هات رو کامل نمیخونم، اما اومدن به وبلاگت رو دوس دارم. بعضی وقتا فقط بازش میکنم که آهنگش رو گوش بدم...

تو دختر خوبی هستی...

اعترافتون پذیرفته شد

یادمه سر این آهنگ چقدر دعوا کردی که برش دار و منم خر خودم رو روندم:)

الان برش میدارم که تا نیستم حواست پرت نشه.

گمونم وقتشه یه اعتراف دیگه بکنی

سلام الی عزیز....دلم برای نوشته هات تنگ شده بود بعد یه مدت بی اینترنتی حالا اومدم اما این بار با نوشته هایی از خودم ...اما با اسم رز ، از این به بعد هم با همین اسم واست نظر میگذارم.......راستی تو وبلاگ آلا خوندم که برای دکترا میخونی مطمئنم که موفق میشی...

امان از این آلا

قراره دعوتش کنم این بار خونمون بعد شب بخوابونمش روی زمین،بعدم بکشمش!

یهو بهش نگیا

میخوام سورپریز بشه :)

رز شدنتون مبارک خانوووم

من هم اینترنت دار شدم بر میگردم و مهمونی میدم

مراقب سهیلای رز باش

فرشته 1392/08/12 ساعت 09:37

سلام الــــــــــــــــــــــــــــــی
سلام ...

خوبی خوبی فرشته؟؟؟

فاطمه 1392/08/12 ساعت 10:20 http://yadegari20.blogfa.com

لولای شکسته در را عوض می کنم
در را باز می کنم می گویم بانو خوش آمدی
اگر نبودی در را می بندی هی دوباره باز می کنم
آی بانو ، ، بانو ، بانو جان فقط همین ...


آی بانــــــو
کجایی بانــو ؟؟
خوبی انشالله؟

لولای در هم بشکنه من از دیوار میام

از پنجره

نگران نباش فاطمه

اینجام

هستم و نیستم

باید یه مدت طولانی نباشم

همین

خوب باشی :)

گیسو 1392/08/12 ساعت 11:48

الی جان اینقدر دلم برات تنگ شدههههههه
کاش بودی و نوشته هاتو می نوشتی با اون شیرین زبونیت .
اما خب اشکال نداره فردا که فوق قبول شدی بیشتر بنویس از خاطرات درس خوندن هات از عباس آقا
از فرنگیس خانوم ... از احسان . از الناز . از فاطمه
از بقالی از قصابی از تاکسی از ................
زود بیا الی جااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان . بوس

من دوس میدارم یه فوق ه دیگه بگیرم اما یه ملت نیشستند منتظر دکترا قبول بشیم آمپولاشون را براشون بزنیم

وگرنه ما هم راضی نیستیم کلن :)

گل گیسو دل من هم برای اون خنده هات تنگیده ها

از اونا که آدم با خنده هات خنده ش میگیره

من نیستم مراقب خودت و عامل ذوق باشیا :)

رویا 1392/08/12 ساعت 16:58 http://royaddd.blogfa.com


چه جالب تو بلاگ اسکای میتون ناراحت باشی بغض کنی ولی گریه نداره!
به نظرت من یداش نمیکنم؟؟؟
خو شاید بخوام گریه کنم!!!

جل الخالق

میبینی کارا بلاگ اسکایا ؟؟؟ :)

اینجا گریه مریه نداریما :)

نگار 1392/08/13 ساعت 09:52 http://respina94.blogfa.com/

آه بانوی بی قرار...
دلم هوای رفتن دارد...
هوای رفتن و نرسیدن...
+
آمده بودم اینجا که کمی در آغوش قلمت آرام بگیرم اما...

ببخش نگار...

قرار بر مدتی نبودن ه دختر...

هستم ها

ولی...یه کم نیستم!

راسی رفتن همیشه رسیدن نیست

میدونی که؟

سوسن 1392/08/13 ساعت 11:06

فقط آمدم صدات کنم
الی جان
الــــــــــــــــــــــــــــی
دلم برای تو و هرچه بوی تو را می دهد پر می کشد
تمام این هفته را با صدای تو بارانی میشدم
یک جای قشنگی هست توی قم اسمش را گذاشته اند کوه خضر
خیلی خیلی سبزه
دلگیر یک بار دیدنشم
شاید باورت نشه با حضرت معصومه قهر کردم
دیگه وقتی می رم حرمش دلم باز نمی شه
هر دفعه بیشتر و بیشتر دلم می گیره
شاید چون منتظر بودم بزرگترین گره زندگیم به دست بانو باز بشه ولی هر لحظه این گره داره کور تر می شه
دیروز چند بار هوس خودکشی به سرم زد
فکر کردن به خودکشی آرامم می کنه
احساس می کنم یه کمی دیوانه شدم
دیگه آدمای اطرافم را درک نمی کنم
دیگه آدمای اطرافم من را درک نمی کنن

کوه خضر را دیدم

دوبار

رفتم

دو بار

آدمی که اشتباهی بود درست یک روز اشتباهی من را برد همان کوه ِ خضری که گویا تنها واقعی ِ اون روزها بود و با چند خط جمله من را به اشتباهی ترین خاطره ی زندگیم دعوت کرد که هر چند همه ش اشتباهی بود ولی درد داشت این همه اشتباهی!

کوه خضر و معصومه و میدون بستنی تنها دوست داشتنی های من از قم اند.اگر چه اول و آخر قم یعنی معصومه :)

من با معصومه قهر نکردم،نمیکنم،نخواهم کرد.ولی اون باهام قهره!

انگار میدونه و بدونه چه غلطی کردم!

سوسن!معصومه هیچ وقت نه نمیاره.شک نکن.شاید امر به باز نشنده گره است و شاید قرار بر دیرتر باز شدنش...

سوسن!

از آدمها انتظار نداشته باش...

از هیچکدومشون.حتی اگه خوب باشند!

حواست به سوسن باشه تا زود بیام پیشت،باشه؟

ازراه گـوش بـــــــاده خوری کَس ندیده است؛مــن یاحسیــــــن میشنوم...مسـت می شوم !!!

نمیدونم چرا نمیشه براش شعر شد

هر چی زور میزنم

فقط مرسی زهراا...همین :

یادداشت های روزمرگی 1392/08/13 ساعت 22:34

الی امشب شب اول محرمه و من یهو یاد تو افتادم ... خوب باشی ... هرجا هستی.

چقدر خوبه که تو یادم بودی

من که یاد خودم نبودم!!!

مائده!محرمت قشنگ...همین

جالب است که چگونه کسی که پارسال برای شما

█ غریبه ای بیش نبود,امسال می تواند همه دنیایتان باشد

█ وحشتناک است کسی که پارسال همه دنیایتان بود

█ امسال می تواند غریبه ای بیش نباشد و شگفت آور است

█ که یــــــــــک ســـــــــــــال چه ها می تواند انجام دهد

عجب!

امروز درست یک سال شد،دنیا شدن ه یه غریبه که از الی به الی آشنا تره

چقدر خوب بود این کامنتت هنگامه

چقدر خوب بود...

شودفاش کسی آنچه میان من وتوست

تااشارات نظر، نامه رسان من وتوست

گوش کن بالب خاموش سخن می گویم

پاسخم گوبه نگاهی که زبان من وتوست

روزگاری شدوکس مرد ره عشق ندید

همه جازمزمه ی عشق نهان من وتوست

غلط املایی داره هنگامه سلطون :)

نشود فاش کسی دیگه ؟

در ضمن مرررررسی شعر :)

الف 1392/08/14 ساعت 12:15

من اسمشو می ذارم مرخصی از زنده گی :)
مثل اون زمستون دو سال پیشی که رفتم مرخصی :)

مرخصی با حقوق یا بی حقوق؟

والا ما کار هم میکنیم بی جیره و مواجب!

گیسو 1392/08/14 ساعت 13:02

اگه خیلی دلم برات تنگ میشه منو ببخشی

امیدوارم فوق دکترا ... پرفسورا ... از من بود یادم رفت اسم بنویسم الی جان
دلم برات تنگ شده بود یک پیام دیگه هم از دلتنگی نوشتم ولی انگار که تایید نشده .
امیدوارم باز هم بنویسی ( اینو با قهر نوشتم که چرا تایید نشده .) اگه دیگه نخودی خندیدم واست . حالا گفته باشم

کلن دل به دل خفن!

اسمت سر جاش بود گل گیسو :)

قهر نکن بت نمیاد گل گیسو

همه ش رو خوندم

مرسی که خوبی

تازه شم مگه دست خودته نخودی نخندی؟؟


هاااان؟

زود باش بخند بینم!

فرشته 1392/08/14 ساعت 13:37



خب اینها علامت اینه که ما کلی ذوق کردیم وقتی طبق معمول هر روز وبلاگ شما رو باز کردیم و دیدم به به الـــــی خانم اینجا آفتابی شدن ...
هر کجا هستی الــــــی باشی و الــــــی ...
مراقب خودت و خوبیهایت باش دختر ...
راستی سلامــــــــــــــــــــــ
به دخترک صدا مهربان ....

منم فقط رد شدم

میدونی که؟

قرار به نبودنه:)

من که میدونی جواب سلام توی کارم نیست

مراقب فرشته باش

همین :)

فرشته 1392/08/14 ساعت 13:42

بعضی چیزها و بعضی صداها ..و بعضی اتفاق ها را باید سنجاق کنی به گوشه ی قلبت ...اصلن نه باید بشوند جزئی از قلبت ...بس که عزیزند ...
می دانی که ...
همین رد شدن هم غنیمتی بود ....

تو با این زبونت و مهربونیت آخر سر یه کاری دست من و خودت میدی دختر :)

[ بدون نام ] 1392/08/14 ساعت 14:23

عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنم
دست شفاعت هر زمان در نیک نامی می‌زنم
بی ماه مهرافروز خود تا بگذرانم روز خود
دامی به راهی می‌نهم مرغی به دامی می‌زنم
اورنگ کو گلچهر کو نقش وفا و مهر کو
حالی من اندر عاشقی داو تمامی می‌زنم
تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهی
گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی می‌زنم
هر چند کان آرام دل دانم نبخشد کام دل
نقش خیالی می‌کشم فال دوامی می‌زنم
دانم سر آرد غصه را رنگین برآرد قصه را
این آه خون افشان که من هر صبح و شامی می‌زنم
با آن که از وی غایبم و از می چو حافظ تایبم
در مجلس روحانیان گه گاه جامی می‌زنم...

* فال حافظ برای الی...

من یک عالمه حرف دارم برای گفتن از فرشته وقتی که باز دست به نوشتن ببرم دختر
این روزها که حواست هست همه ش همه جا تا سر برمیگردونم تویی ؟

خاتون 1392/08/14 ساعت 18:27 http://dordasttt.blogfa.com/

الی... اومدی دختر:**
خوش اومدی عزیزم

مگه اومدم ؟

رویا 1392/08/14 ساعت 18:46 http://royaddd.blogfa.com

بیا بغلم دختر
دلم برات تنگ شده بود
خوبی؟؟

و امان از این دل که هیچ وقت هیچ جا برای هیچ کس آروم و قرار نداره :|

تو خودت خوبی؟

عسل 1392/08/14 ساعت 18:50 http://sooz-o-saaz.blogfa.com

من که میخواستم باهات قهر کنم ....
این چند روز قهر بودم ها اما حالا که رد پات رو دیدم و صدات رو نفس شدم آشتی آشتی
منتظرم الــــــــــــــــــــی ............... (کشیده خوانده شود لطفن)

باور میکنی اصلن دلم به منت کشی رضا نمیده؟

پس قهر نکن،باشه؟

من سر جام نشستم ،فقط یه کمی نیستم.همین :)

باشه.. مراقبم :) .

باشه
همیشه باش :)

رها 1392/08/14 ساعت 23:14 http://raha-vesal67.blogfa.com

الی؟؟؟ کتابا تموم نشد دختر خوب؟

اونکه تموم میشه منم نه کتابا :|

روزی فــرا رســد کــه بــه جــرم جــنــون عــشــق ، مــا را بـه کربــلـای تــو تــبــعــیــد میــکـنــنــد. ..

السّــلام عـلیک یا اباعـبدالله الحـس♥ین .[گل]

سلام...

سلام...

سلــــام...

نه کسی منتظر است...
نه کسی چشم به راه...
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه...
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه

+

اره نیمه شبها عجیب غریبم اما

فقط یه کم

+

کاش بشه بخوابم

حد اقل یه کم ...

از مادر شوهر محترم و بریز و بپاشش چه خبر؟

آنیل 1392/08/17 ساعت 23:30 http://papli-z..blogfa.com

چه خوب که شعر شدی :)

شعر شدن درد داره و درد همیشه خوبه :)

گیتاریست 1392/08/18 ساعت 03:24

الییییییییییییییییییییی
بعد از سالها گفتم وبلاگت یه سری بزنم بینم هنوز وجود داری یا به خاطره ها پیوستی. بابا ای ول به این اراده

بهناااام

یعنی فک م چسبید به سقف

تو اینجا چی کار میکنی بچه؟؟

اراده رو میبینی؟

باز بوگو الی بده :)

رقصنده 1392/08/18 ساعت 10:26

دلم برات تنگ شد

تو که پیشمی دختر :)

عطیه احمدی 1392/08/18 ساعت 19:13

تو هم ..

تو هم :)

باران که ببارد
و تنها باشی ...
هر ق ط ر ه اش
تلنگریست به شیشه تنهاییت !
نه شوقی داری برای دیدار ،
نه ذوقی برای دیوانگی زیر باران !
خودت هستی و چترت !
چتــــــــر برای آدم های تنهاست .‬

منتظر حضور سبزت هستم
تبادل لینک؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[بوسه]

ابـــر هـــم در بارشـــش قصـــد فداکــــاری نداشـــت

عقــده در دل داشـت،روی خاک خالی کرد و رفت!!!!!

فرشته 1392/08/19 ساعت 10:52

سلام الـــــــی...
خدا به همراهت دختر...

فرشته....

... 1392/08/20 ساعت 11:09 http://undertherain.blogfa.com

من غصه که میخورم عصبی میشم چاق میشم...
بیا اینجا باید کلی چیز نشونت بدم....وسط این شرایط جفتمون ذوق مرگ میشیم

میام دختر

خدا رو شکر که من مثل تو نیستم
اگه بدوم الان رسمن ترکیده بودم:|

مرد میخواهد بفهمد معنی این درد را
از دیار شام تا کوفه دویدن ، ساده نیست!
عشق یعنی اینکه بعد از یار خود یک سال ... نه!
باورش سخت است ... اینگونه تکیدن ، ساده نیست
باورش سـخت است آنچه دیدی و آنجا گذشت
نیزه ها ؟ تیر سه شعبه ؟ نه! شنیدن ساده نیست!

چیزی نگم

باشه؟

رویا 1392/08/21 ساعت 10:23 http://royaddd.blogfa.com

شایر 1392/08/21 ساعت 11:54 http://SHAYR.blogfa.com

با سلام و احترام
برای دیدن جهان و چشم های او
دعوتید به شایر.
پیشاپیش سپاس فراوان از حضور سبزتان.

با تشکر....

سلام الی جان
وقت بخیر

عزاداریت قبول حق


محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین

گریست ابر خزان هم بباغ و راغ حسین

هزار و سیصد واندى گذشت سال و هنوز

چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین

بهر چمن که بتازد سموم باد خزان

زمانه یاد کند از خزان باغ حسین

هنوز ساقى عطشان کربلا گوئى

کنار علقمه افتاده با ایاغ حسین

اگر چراغ حُسینى بخیمه شد خاموش

مُنوّر است مساجد به چلچراغ حسین

خدا به نافه خلدش دماغ جان پرداشت

مرسی آقاااا

خوب شعر شدید ها

اگر چه درد داشت خوندنش:|

سلام بر دختر خوب

خوب بمانی الهیییییییییییییییییی

ساوه برای من یک شهر طلایی ست

میدونستید آقاااا؟

هنگامه 1392/08/24 ساعت 00:21

الی دلم برات تنک شده برگرد

من سر جامم دختر :)

هنگامه 1392/08/24 ساعت 00:22

دعا برات میکنم در حد مفاتیح

منم دلم گرفته بود با پسریم رفتم مسافرت ی کم باز شد

بعد از عید دوباره ب شهر شما اومدن شروع میشه

کاش ذکری یادمان می داد در باب وصال

در مفاتیح الجنانش شیخ عباس قمی...!

+خدا رو شکر از باز شدن دلت :)

هنگامه 1392/08/24 ساعت 00:22

برای شهادت امام حسین (ع) حرارت و گرمایی در دل مومنان است

که هرگز سرد و خاموش نمی شود


پیامبر اکرم (ص)

باهری 1392/08/24 ساعت 12:27 http://baheri54.blogfa.com/

سلام

روزخوش.

عشق را زنده نگهدار که بر می گردم...

همیشه به خنده و شادی :)

سلام الی جان
خوبی؟
خوبه که قد جواب دادن به کامنتها میای...
آشفته ام...

کاش عمرم قد بده به همین اومدن و جواب دادن ها

چرا مرضیه؟

آشفته نبینمت

فرشته 1392/08/25 ساعت 09:17

سلام الــــی... سلام دختری که شع ـر شد ...
مراقب خودت باش ...
همین..

فرشته ...فرشته...فرشته...

ermia 1392/08/25 ساعت 11:55

عمری ز پی یافتن دوست دویدیم
زین راه ز هر ناکس و کس حرف شنیدیم
گفتند که صبر است و تحمل سبب خیر
کردیم به والله ولی خیر ندیدیم
هر کس به دو صد عشوه و صد ناز بیامد
ما و دل دیوانه فقط ناز کشیدیم
نازک شده زنجیر توقع ز رفیقان
این رشته نازک شده را نیز بریدیم
"دل نیست کبوتر که چو برخواست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم پریدیم"

برای همین شعر شدنتون دلتنگ بودیم بدجووور ارمیای نبی...

راستی
:
دل نیست کبوتر که چو برخواست نشیند

از گوشه بامــــی که پریدیــــــــم ،پریدیــــم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد