_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

نیستـــم در حدود فاصــــله ها،پـــس صــــلاح است مختصـــــــر بشــوم...

هوالمحبوب:

داستانــــی شدم که پایانـــــش مثل یک عصــــر جمعه دلگیـــر است

نیستـم در حدود فاصــــله ها،پس صلاح است مختصـــــــر بشــوم...

خوب آدمیزاد است دیگر!میخواهد همه چیز را بیندازد گردن همه الا خود ِ گردن شکسته اش!دور از جان هم ندارد!!

خوب من هم باید بیاندازمش گردن این آبـــان ماه لعنتــــی که هــر چقدر هم برایــش بخوانم "غــروب اول آبـــان قشـــنگ خواهــد بـــود ..." باز هم توی کــَتـَش نرود و باز هم مته بردارد و روی رشته های عصبی من هی سوراخ ایجاد کند و جلو برود و بعد هم به همین اکتفا نکند و هی در ازای هر حفره ای که ایجاد میکند زبانش را تا انتهایی که بشود تصورش را کرد از حلقومش در بیاورد و به من زبان درازی کند!و من هم یحتمل باید پــِـهـِن بارش نکنم که مثلن خیال نکند تحفه ایست!

یا مثلن بیاندازمش گردن ِ این کتابهای نخوانده ی کف اتاق و روی تخت و کنار طاقچه و زیر میز و جلوی آیینه که قرار بوده مثلن تا یکی دو ماه دیگر چند دور خواندنشان تمام شود و هنوز رنگ ِ سلام هم به خود ندیده اند و باید سر غیرت بیایم و تکانی به خودم بدهم برای شرمنده کردنشان تا مثلن بعدها که برای خودم کسی شدم بشود سند افتخار!

یا بیاندازم گردن ِغرغر کردن های اهل البیت که همه اش سرت را کردی در لوزالمعده ی (!) این کامپیوتر لعنتی و برای حرف احدُالنّاسی هم تره خرد نمیکنی و اصلن نمیگویی خرمان به چند مـَن و کی قرار است رخت آدمیت بپوشی و دل بدهی به زندگی ات؟!

یا بیاندازم گردن ِ...،هیچ نظریه ای ندارم که بیاندازم گردن که و چه و کجا و کی ،فقط میدانم که باید مدتی دل ببندم به جایی و مکانی و زمانی غیر از اینجـــا و دل ببـُرم از روزهای رفته و جان بدهم برای روزهای نیامده!

این مدتی که نیستم مراقب همه ی خودتان باشید.مراقب تک تک خوبیهایی که خدا تمام و کمال پیشکشتان کرده و شما هم گرفته اید و عین خیالتان نیست و تا دری به دیوار میخورد آه و فغان راه می اندازید و سهمتان را از تمام دنیا جار زنان طلب میکنید.

فقط بدانید حال من خوب است و من همیشه خوبــم و قرار نیست نبودنم اینجا به معنای مردن و غمگین بودن و افسرده بودن و شکست عشقی خوردن و له و لورده شدنم باشد و از فردا برای کامنتهای تلفنی و اس ام اسی که برایم میرسد بهانه بتراشم!همینکه هستید و همینکه خوب هستید و همینکه اینجا بخوانمتان به اندازه ی یک دنیا مهربانی کفایتم میکند.دیر رسیدنم و دیر حرف شدنم را به پای هرگز حرف شدنم نگذارید و فقط برای "دختری که حال دلش اضطراری بود و از بد شدن فراری "، مختصری مثلن به اندازه ی یک فنجان چای دعا کنید.می دانم که یادتان می ماند "من دختــــره خوبـــی ام! ". همین...

+بلاگفا در کامنتدانی اش را به رویم بسته بود  تا برایتان شع ـر شوم...


نظرات 223 + ارسال نظر

کفشهایم کجاست؟ میخواهم بی خبر راهی سفر بشوم

مدتی بی بهار طی بکنم دوسه پاییز دربه در بشوم

خسته ام از تو از خودم از ما، ما ضمیر بعید زندگی ام

دونفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم

یک نفر در غبار سرگردان یک نفر مثل برگ در طوفان

می روم گم شوم برای خودم کم برای تو دردسر بشوم...

داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است

نیستم در حدود حوصله ها پس صلاح است مختصر بشوم

دورها قبر کوچکی دارم بی اتاق و حیاط خلوت نیست

گاه گاهی سری بزن نگذار با تو از این غریبه تر بشوم

خاتون 1392/08/03 ساعت 11:37 http://dordasttt.blogfa.com/

الی جان توام مواظب خودت باش و حال دلت که خوب خوب شد برگرد که منتظرتیم :)) :*

چشم خاتون...

تو هم مراقب خاتون باش،باشه؟

7660 1392/08/03 ساعت 12:10

امیدوارم قبل از اینکه بخوام فنجون چای رو به لبم نزدیک کنم و دعایی کنم شما با همان انرژی همیشگی برگشته باشید... آمین

و من امیدوارم موقع چای هم مثل بستنی یادم بیفتید و یواشکی هم شده صدام کنید

شما آدم خاصی هستید برای من استاد :)

دعابت می کنم ...

روزی خودت را گم کنی

پیدا شوی در عشق

دو دست خالیت را پر کنی از حاجت و با خود بگویی

بی تو این معنای بودن سخت بی معناست

دعایت می کنم...

آن خالق یکتا تو را از غم بروباند

برایت آرزو دارم که یک شب پر شوی از عشق

بگویی زندگی بی عشق نازیباست

تو را در لحظه های روشن فردا

دعایت میکنم ای خوب!

آری من دعایت کرده ام

از پس دیوار قیراندود شب...

آرزوی صبح امیدی برایت کرده ام
--------------------------------------
الـــــی ، دختر خوب ...

اکنون که تو شهابی و راه به عقب نداری

دعایت می کنم

دختره خوبی باشم، آمین!

کلماتت را ممنونیم خانوووم

من که از همون دوران طفولیتم نقاشیم افتضاح بود

میتونید از شاگردهای فعلی هم بپرسید :)

[ بدون نام ] 1392/08/03 ساعت 12:41

رفتی و اشکل غزل باز به پایم نچکید
بی توحتی دل خورشید برایم نتپید
رفتی و مثل غرور هوس آلود حیات
بغض سوزنده و غمرنگ گلویم ترکید
...
الی جااااااااااااااان
اگه دلم تنگ میشه خیلی برات منو ببخش
منو ببخش اگه تو را می سپارمت دست خدا
الی جاااااااااااااان
دلم برات تنگ میشه . ولی امیدوارم که در رسیدن به هدفت که همون مدارک بالا ( فوق.... دکترا .... فوق دکترا ... پروفسورا...... و ...... ) هستی موفق باشی خانووووووووووووم گل .
با خبرای خوب خوب بیا بگو قبول شدم و ما کلی ذوق کنیم و جشن بگیریم و بستنی بخوریم و .......... واااااااای

اولن یه غلط املایی توی شعر داری

دومن باز اسمت رو ننوشتی

سومن ترانه ی غیر مجاز؟؟؟خاک به گورم(من ترانه صد سال پیش تو شهر یزد مشرق زمین...لالالای لای رو بیشتر تر دوس دارم)

چارمندش دعا کن تا همون مرحله بعدی پیش بریم دیگه بعدش عباس آقامون یحتمل اجازه نمیده پله های ترقی را تی بکشیم و میچسبوندمون به زندگی و بچه داری

پنجمن بیبین چند تا بستنی تا حالا بدهکار شدیا

خوب باشی الی من :)

تو هم کاش شبا بخوابی خارجی من

یارب این شاخه گل از شش جهتش دار نگاه


این دعا کردم و از شش جهت آمین آمد ...

چقدر شما خارجی اید ها

نه رضاست نه ضامن آهو

اما هر چه هست

خیلی غریب است

حال این روزهای من ...

منم شاهدم که غریبه حال این روزات

البته ربطی به روزها نداره ها

خودت یه خورده نم نمکی غریب عجیبی مخصوصن نصفه شبا

خانوم گل سلام ...

یعنی..سطرهابرای همیشه اینجاتعطیلن؟

سطرها به گور پدرشون خندیدن

گر سر برود زسر هوایت نرود...
منتظرم برگردی:)
شاد باشی:*

مرررسی .اومدنی شدم میگم از کدوم سمت میام بیاند استقبالم ذوق مرگ بشم کلن

دلخون 1392/08/03 ساعت 19:40

سلام و عرض ادب
امیدوارم همیشه و هرجا سالم و سلامت و خوب باشید و بمانید
اینجا منتظر شما هستند و هستیم
...
یک سینه حرف هست ولی نقطه چین بس است
خاتون دل و دماغ ندارم همین بس است

یعنی این شعر نقطه چین بدجور پاسخگوی نقطه چین هاست ها :)

ممنون آقااااااا.شعر باشید همیشه :)

الی...

ایشالله هر جایی هستی موفق باشی و بتونی تمومه اون کتابا رو هزار دور بخونی و ازشون به افتخار برسی و

ایشالله که همیشه خوب هم بمونی


دلم برات تنگ میشه...

فعلن که صفحه های اولش گیر کردیم..

از همین تریبون اعلام میکنم توی روح ه هر چی آمار و ریاضی عمومی ه

بوگو ایشالا :)

مرسی که اینقدر خوبی فریناز

مراقب خودت باشیا :)

آمدی بشنوی بمانی

آمدی شنیدی، رفتی!

حالا سال‌هاست دیگر

کسی از لب‌هام نشنیدَه‌ست: “دوستت دارم”

من میرم اما بر میگردم

نگران نباش :)

احسان عیوضی 1392/08/04 ساعت 06:59 http://aivazi.ir

باید چه بنویسم ؟
وبلاگ مرحومه اون طوری
وبلاگ شما این طوری
ولی خب منتظریم
حتی اگر سالی دوازده تا پست باشه فقط
مراقب خودتون باشید

من کجا و مرحومه کجا؟

مرحومه وصف نشدنیست آقاااا

مرحومه حسابی من را به هم ریخت

بدجور باهاش اخت بودم

باید شورش کرد به خاطرش گمونم

و اما من...

من برگشتنی ام مگه اینکه رحمه الله من قرا الفاتحه مع الصلوات!:(

سلام الـــــــــــــــی...

اردیبهشت از فرط اشتیاق و پائیز از هجوم خاطرات جان به در بردن سخت است برایت انگار...


مواظب خودت باش و زود برگرد

به شب و پنجره بسپار که بر میگردم

کاوه تا من نیستم حواست به شعر ها باشه ها :)

رقصنده 1392/08/04 ساعت 10:35 http://sh-gh.blogfa.com

حتمن باید بیای

مگه میشه نیام؟

تازه شم بدونی چقدر واسه اون پستت ذوق مرگ شدم

تازه شم بغضم کردم

اما گریه نکردما

گفته باشم :)

تازه شم تو خوبی ها .خیلییی :)

الی..
دختر خوب قصه های من..
زود برگرد....باشد؟
خوب برگرد..باشد؟

چشـــــم بانوی تمام و کمال خیال :)

تو هم مراقب خودت باشیا :)

چون دیگه بود و نبودم فرقی نداره
چون اونی که قرار بود نوشته هام را بخونه دیگه نیست
چون روال زندگی ام تغییر کرد
چون دروس مفطع دکترا برخلاف انتظارم خیلی سخته
و از همه مهمتر چون تو هستی
دو پادشاه در یک سرا نگنجد

یعنی میشه منم یه روز واسه سختی ه درسای دکترا نیام؟

سرزمینمون رو برای پادشاهی تقدیم کردیم

این گوی و این میدون تا من نیستم بتازونید،بعدشم که اومدم اون گوشه موشه ها یه کوچولو به من جا بدید واسه خوابیدن،دیگه توقعی ازتون ندارم به جان بچه م :)

سلام الی جان
وقت بخیر


دل آسمان گرفته از غروب آفتاب

خورشید آرام آرام به زیر دریا میرود

و گرمایش از دریایی که آسمان در او پیداست رها میگردد

گویی باز آسمان گریه خواهد کرد

قطرات باران آمدند

گویی شب فردای زیبایی دارد

اما خورشید در دریا خاموش شد

باز تاریکی همه جارا فرا گرفت

انگار

هنوز ستاره هایی می درخشند.

نور خورشید هنوز پابرجاست

وقت شما هم ....

ممنون آقااااا

راسی ماه محرمتون قشنگ و دل آسمونتون همچین گــَل و گشاد :)

بریدا 1392/08/04 ساعت 14:18 http://raha70sh.blogfa.com

الی...
الی ...
الی....
این روزا دلم می خواد اسم همهی دنیام رو داد بزنم. بلند بلند!
کاش می شد

خوب آسیاب به نوبت

اول حسابی من رو صدا کن چون صدای تو خوبست

بعدش نوبت بقیه ی دنیا

بعدشم برگرد با هم قهوه بخوریم.من چای دوس ندارما،گفته باشم :)

فرشته 1392/08/04 ساعت 14:55

وقتی کسی را که نداری دوست داری
با عشق داری روی خود، پا می‌گذاری

وقتی به جای "من"، ضمیرت می‌شود "تو
از "تو" برایت مانده یک "او" یادگاری...

وقتی که غیر از خاطراتی گنگ و مبهم
چیزی نداری که نداری که نداری...

وقتی هوایت ابری است و بغض داری
تا شانه می‌بینی هوس داری بباری...

وقتی برای زندگی یک راه داری
از راه سهمت می‌شود چشم انتظاری...

وقتی که هی نه می‌شود، نه می‌شود، نه...
وقتی که آری بوده، آری بوده، آری...

وقتی نمی‌خواهی که تنهایی بمیری
امّا در آغوش خدا هم بی قراری...

وقتی بمیری پیش از آن که مرده باشی
باید به قدر زندگی طاقت بیاری

این شعر توی گوش من با صدایی که شبیه هیچ صدایی نیست پیچیده فرشته

وقتی به جای من ضمیرت میشود تو :)

آقا ! برایِ من یک قهوه تلخ لطفا !!!!
میدانید اتفاقِ شیرینی افتاده
من اما ، در اضطرابِ رخدادِ یک اشتباه دوباره ، دلشوره دارم
آقا ! در این حوالی تردید بیداد میکند ... تردید آقا
بر سر در کافه تان حک کنید
به روزگاری که عشق به شکوهمندیِ لحظه واپسینِ یک شعبده بود


نیکی فیروزکوهی

آقااا واسه من تلخ نیاریدا

من حسابم از این خانوم جداست.

:)

رها 1392/08/05 ساعت 00:04 http://raha-vesal67.blogfa.com

تو همیشه خاصی دختر :)
منتظر می مونیم تا بری کتاباتو بخونی ، حال و احوال اهل بیت رو بپرسی ، حالِ دلت رو خوب کنی و برگردی :*

من چه کنم با این همه محبت دختر؟؟؟

راسی...من خاص نیستم.من الی ام! همون که دختره خوبی ه

زیتون 1392/08/05 ساعت 12:08 http://zatun.blogsky.com

سلام عزیزم
زیبا نوشتی
به من هم سر بزن
آپم

با تشکر :|

زهرا 1392/08/05 ساعت 19:16 http://unknown-me.blogfa.com

خیلی بدی ک ب من سر نزدی
حالا ام ک داری میری

عشق را زنده نگه دار ،که بر میگردم :)

bye bye

های های

eli jan salam
Har ja hasti movazebe khodet bash.
Umadi khabaram kon,delam vasat tang mishe khanum.

مراقب خودت و آقا باش :)

بابک 1392/08/06 ساعت 08:26

سلام بانو
راستش آبانماه برای من مثل برزخی بود که می بایست طی می شد و مرا آماده زمستان شدن می کرد ... لامصب انگار مرا به هوا بسته بودند که یک روز ابری و یک روز سرد و فردا افتابی و گاهی حتی دلت باران های الکی می خواست ... چند سالی اصلا پدافند غیر عامل تدارک دیده بودم برای ابان ماه زندگی هر سالم ... مهمانی ، مسافرت، ماموریت، دیدن دوستهای قدیمی، قرار ملاقات های الکی و ... خلاصه هر بهانه ای که مرا دور کند از این آبان بی رنگ و بو .... گذشت و گذشت تا اینکه سه سال پیش مراسم بله بران بنده و بانو درست مصادف شد با این ابن ماه عزیز و به یاد ماندنی و دوست داشتنی و متفاوت ... جان خودم باور بفرمائید الان دیگر ماه و رنگ و پائیز و بهار برایمان توفیری ندارد ... عین شما دختری که شعر هستید که همیشه شعر هستید ... :-)

آبان لعنتی با تمومه اتفاقات خوبش لعنتی ه

اون سه شنبه ی آخرش لعنتیه

حتی با اینکه توی پنجمین روزش خدا پیدا شد و من را در آغوش کشید

حتی با اینکه توی هفدهمین روزش قشنگ ترین اتفاق برای قشنگترین های زندگیم افتاد

حتی با اینکه توی یکی از روزهاش تولده زینب ه

حتی با اینکه شما و بانو که برام یه دنیا عزیزید برای هم همیشگی شدید

حتی با اینکه توی چهاردهمین روزش قشنگترین عشق واسم اتفاق افتاد

آبان لعنتی ه مهندس

لعنتی ه

حتی با اینکه با بقیه ی ماهها و روزها هیچ توفیری نداشته باشه

فرشته 1392/08/06 ساعت 10:10

نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست

مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست


تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من

خودش از گریه ام فهمید مدت هاست ،مدت هاست


به جای دیدن روی تو در خود خیره ایم ای عشق

اگر آه تو در آیینه پیدا نیست عیب از ماست


جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار

اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست


من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل

تحمل می کنم هر چند جانکاه است و جانفرساست


در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی

اگر جایی برای مرگ باشد! زندگی زیباست

خودش از گریه ام فهمید مدتهاست...مدتهااااااااااااااااااااااست

انتخاب شعرت رو بگردند فرشته ی فرشته :)

... 1392/08/06 ساعت 15:26 http://undertherain.blogfa.com

دوستت ندارم
من اینقدر غصه میخورم تا قد کامیون شم

معمولا آدما غصه که میخورند عین نی قلیون میشند تو چه جوری غصه میخوری عین کامیون میشی به منم بگو اون مدلی غصه بخورم خب!

صبا 1392/08/06 ساعت 16:32 http://saadkaaf.blogfa.com

سلام
دختر پس کی مواظب خروار خروار بدیهای من باشد؟ کی؟
این آهنگ لعنتی وبلاگت گریه ام انداخت الییییییییییییییییی... آه من برادرم... پدرم و مادرم را می خواهم که برگردند. الی حرف رفتن نزن. حرف نبودن نزن. من به تک تک لینک های وبلاگم به خودش سوگند که وابستگی عاطفی دارم. زود برگرد. زود برگرد. زود برگرد.

آهنگ رو برش داشتم تا کلن همه به آرامش برسند.مجبورید تا برگردم صدای کوفت الاصوات من رو بشنوی که هی تند تند میگه برمیگردم که خودشم باورش بشه :)

صبا...

صبا...

تو یک عالمه خوبی دختر.یک عالمهههههه

کلماتت آدم رو به بغض دعوت میکنه،قول بده آروووم باشی و بشی،باشه دختر ه خوب؟

بسیار زیبا الی جان

بسیار ممنون آقااااا :)

کاکاپو 1392/08/07 ساعت 03:24 http://balapain.blogfa.com

ما منتظر می مونیم که مث یه دختر خوب برگردی :)

خدا کنه :)

... 1392/08/07 ساعت 12:49 http://undertherain.blogfa.com

بیا ببینمت

در حال حاضر نت ندارم،نت دار شدم اول خونه شما مهمونیه ها.گفته باشم :)

و چند روزیست که الی یی نیست که برایمان شعر شود...
هر جا هست خوش باشه :) .

من هم که نباشم خودت مواظب تمام شعرهای دنیا باش دختره پاییز ،باشه؟

خودمان باشیم ...

بگو ایشالا :)

ملیح 1392/08/08 ساعت 00:12

مواظب دلت باش دختر خوب :×

اینقدر حواسم به دلم بود که خودم از دست رفتم:|

تو مواظب همه ی ملیح باش :)

عمورضا 1392/08/08 ساعت 00:21

سلام الی
این رسمشه عمو دوهفته نیس توسراغی ازش نمیگیری؟
نه این رسمشه
نمیگی عمو نیس اتفاقی متفاقی افتاده براش؟
خودت خوبی؟
هواموا خوبه اونورا
الان پاییزقشنگه اونجا نه؟

عمو این رسمشه الی سراغتون رو نمیگیره شما هم نمیگیرید؟

نمیگید یهو مرده باشه/؟؟

هااان؟

هوا خوبه و پاییز قشنگ...

شما و زن عامو هم خوب باشید،باشه؟

ادیب 1392/08/08 ساعت 09:33 http://19paknevis.blogfa.com/

تنها بمان !

خدا هم که باشی

باید معجزه کنی تا نگاهت کنند

میخوام هزار سال ه سیاه نکنند

خلایق هر چه لایق!

والااااا :|

رویا 1392/08/08 ساعت 10:37 http://royaddd.blogfa.com

الی اول آبان قشنگ خواهد بود به شرطی که تو هم باشی
رسیدیم ته آبان مثه که واقعا بی خبر راهی سفر شدی!
الی؟؟؟
ااااااااااااااااالیییییییییی؟؟؟
الیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟

غروب اول آبان قشنگ خواهد بود

قشنگ خواهد بود؟؟

خواهد بود یعنی؟

تموم شد که !

من اینجام رویا

حتی اگه نباشم

خوب باشیا :)

حالا در کوچه‌های خورشید می‌خواند:
مردی که با دهان شب
سیگار می‌کشید
دنیا را
زیر پاهایش
خاموش کرده است...



تا الــــــــی بیاید...

بزن توی سرش لعنتی رو

چه معنی داره آدم ته سیگارش رو بندازه تو کوچه تازه لهش هم بکنه که دنیا له و لورده بشه ؟!!!

میاد آقااا :)

اول اینکه آن کتاب های نخوانده رو من هم دارم میتونی رو اینام حساب کنی...
بعدشم من که میدونم نبودنت ی دلیلی داره مثل غمگین بودن و افسرده بودن و شکست عشق عباس آقا رو خوردن... از من نخواه من باید لحظه به لحظه صداتو بشنوم


حالا جدا از همه ی این شوخی ها دختر خوب من نیاز نیست که بگم چقدر دوست دارم اوهوم؟!!
پس زود زود بیا که دلم برای الی شیطون و مهربون تنگ میشه 3>

اینم صدا...

دیگه باس برم بمیرم :|

مرسی که اینقد خوبی دختر

تو هم بشین سر درسات تا کلی بعدش خوش به حالمون بشه البته اگه بشه

کاش بشه خب!

لدفن ی فنجان کافی

لدفن کافی تو قابلمه :|

من قسم میخورم ک تو دخی خوبی هستی

شاهدم داری؟

الی کامنتهای قبلی و پیدا نکردم انگاری باید عینکم بخرم بجز سمعک

پشت پستهای قبلیه...

عینک نمیخواد یه کم باس تامل کنی

رزگار ایزدپناه 1392/08/09 ساعت 17:39

برایمان شعر بنویس الی
شعر های خوبت را بنویس برایمان تا بخوانیم و دلمان روشن شود

این پستهای زنانه تان آدم را میبرد تا خود خود خود خود آسمان آقااااا

بانوی عشقتون کلن خوش به حالش است هر جا که هست حتی اگر نیست ،همین که برایش این همه کلمه میشوید

و تو خواهی آمد
تو که روزی دلتنگ
- مثل یک اخم گره خورده به پیشانی شعر
مثل یک بغض فرو مرده به دالان امید
مثل یک حسرت بیهوده که هرگز به حقیقت نرسید
مثل رویای غم آلوه نان
مثل تنهاشدن یک انسان -
پر کشیدی و به تاریکی شبها رفتی .

و تو خواهی آمد ...

یه شلنگ میخواد و یه آواز ...

هر روز بعد از ظهر

در خونه را باز کنی و آواز خون کوچه را آب پاشی کنی تا ...

تا او خواهد آمد :)

الی...

مریم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد